معمای سرانه پایین مطالعه در ایران

سرانه ی مطالعه، میانگین مدت زمان مطالعه ی یک نفر در یک شبانه‌روز است. به این معنا که برای به دست آوردن عدد سرانه، زمان کتاب خواندن همه ی افراد یک جامعه را با هم جمع و به تعداد آن ها تقسیم می‌کنند؛ کاری که در همه ی کشورهای دنیا انجام می شود و در می یابند که وضعیت کتاب و کتاب خوانی در کشورشان چگونه است.

به گزارش آتیه‌آنلاین، با توجه به اینکه «سرانه مطالعه» یک شاخص جهانی است که تعریف مشخص و دقیقی دارد. در تعریف این شاخص تنها مطالعه  کتاب از نوع غیردرسی را شامل می شود؛ یعنی نه مطبوعات و نه سایت های اینترنتی.

طبق آمارهای جهانی، آمریکایی ها ۲۰ دقیقه، انگلیسی ها ۵۵ دقیقه و ژاپنی ها ۹۰ دقیقه از وقت خود را در شبانه روز به مطالعه  کتاب اختصاص می دهند. سرانه مطالعه و کتاب خوانی در کشورما  در آخرین آمار اعلامی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای هر فرد در هفته ۳.۷ ساعت اعلام شد. یعنی روزانه حدود نیم ساعت! اگر نگاهی به کتاب‌فروشی‌هایمان، چه در تهران و چه در مراکز استان‌های مهم‌ بیندازیم، خلوتی، کسادی و فروش کم کتاب از در و دیوار آنها هویداست.

با اینکه رشد علمی در کشور در وضعیت مناسبی قرار دارد اما همه افراد جامعه مطالعه نمی کنند و سطح آگاهی های افراد فاصله عمیقی با یکدیگر دارد. بنابر این مطالعه فقط در بین شمار اندکی از ایرانیان جریان دارد و حتی بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان نیز جز کتاب درسی، مطالعه دیگری ندارند. این بیگانگی با کتاب و کتابخوانی از کجا نشأت می گیرد؟

از دیدگاه جامعه شناختی، علت سرانه پایین مطالعه در ایران دارای دلایل متعددی است و مجموعه ایی از عوامل، میزان این سرانه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر جامعه اقتصاد و فرهنگ را میدان هایی در نظر بگیریم خواهیم دید که تاثیرات هرکدام از این میدان واره ها در سرانه پایین مطالعه در ایران تا چه حد است.

یک باور عمومی در کشور ریشه دوانده که به‌دلیل گران بودن کتاب، میزان مطالعه در کشور کاهش یافته است. البته در این مسئله شکی نیست که قیمت کتاب‌ها و نشریات به نسبت میزان درآمد خانوارها مقداری بالاتر است. اما با مقایسه قیمت کتاب‌های منتشرشده در کشور و سایر کشورها می‌توان به این نتیجه رسید که قیمت کتاب در ایران چندان هم بالا نیست، اما به هر حال این مسئله دستاویزی است تا پایین بودن میزان مطالعه را توجیه کنند.

از طرفی کتابخانه ها نیز  نسبت به رشد جمعیت توسعه پیدا نکردند و پراکندگی آن نیز متناسب با جمعیت و جامعه نیست گاهی اوقات تراکم کتابخانه ها را در یک منطقه بیشتر داریم و مناطقی دیگر از نعمت کتابخانه محروم هستند.

اگرقبول داشته باشیم کتابخوانی عنصراصلی دریادگیری است اهمیت مطالعه وکتابخانه درآموزش وپرورش مشخص میشود امامتاسفانه درآموزش وپرورش هم  کتابخانه های آموزشگاهی نقش مهمی راکه بایدداشته باشند ندارند و تضعیف شده انذ.

عامل دیگر پایین بودن این سرانه بحث جاذبه است، امروزه رسانه های بسیاری در دنیا فعالیت می کنند که برای دستیابی به ابن رسانه ها نیز نباید هزینه ای پرداخت کرد بنابراین در این صحنه رقابت باید کتابخانه ها و همچنین کتاب هایی که منتشر می شوند جاذبه داشته باشند.

از سوی دیگر تنبلی ذهنی و بی حوصلگی های ناشی از حجم کار و دل مشغولی های زیادی که برای گذران زندگی روزمره به آن می پردازیم هم سبب شده است تا مطالعه را وقت گیر و حتی بیهوده تلقی کنیم.

زمانی که والدین و معلمان ما کتابخوان نیستند چطور باید انتظار داشت که فرزندان و محصلان کتابخوان شوند. متاسفانه نظام آموزشی دانش آموزان را به مطالعه تشویق نمی کند و از سوی دیگر محصولات فرهنگی و کتاب جزء کالاهای لوکس به شمار رفته و در سبد خانوارها قرار ندارد. در این وضعیت کودک و نوجوان فقط برای رفع تکلیف و آنهم از روی اجبار تکالیف درسی را انجام می دهد.

با وجو اینکه فرهنگ کتابخوانی‌ و وجود چنین‌ نیازی‌ در بین‌ مردم‌ ما به‌ خوبی‌ جا نیفتاده‌ است، برای‌ آگاه‌ سازی‌ افراد و ترویج‌ فرهنگ‌ مطالعه‌ باید بستر سازی هایی‌ از سوی‌کانون‌ خانواده‌ ها، مسوولان‌ و وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ صورت‌ گیرد تا نسل‌ های‌ آینده‌ ما نسل‌ هایی‌ کتابخوان‌ باشند.

استفاده از ظرفیت های فناوری اطلاعات برای گسترش نشر و کتابخوانی

«مهدی دهقان نیری» نویسنده و مدیر رادیو نمایش در این خصوص تاکید می کند که که ذات مردم ایران با فرهنگ شفاهی گره خورده و علاقه مند هستند هر چیزی را از راه گوش بشنوند. دلیل این امر هم قصه های قدیم و قصه گویی هایی است که بیشتر شفاهی نسل به نسل منتقل می شد. همین امر باعث شده که مردم بیشتر به دنبال کتاب های گویا رفته و علت این مطلب که الان بیشتر انتشاراتی ها به همراه کتاب، سی دی شنیداری و یا فایل صوتی آن مطلب را در اختیار خواننده قرار می دهند همه از روی همین تجربه است. به دلیل روحیاتی که مردم ایران دارند، ما باید روش تولید کتاب را تغییر دهیم تا بتوانیم آمار مطالعه را بالا ببریم.

از نظر دهقان، در زمینه ی برپایی کلاس و کارگاه های قصه نویسی و داستان نویسی هم کار تخصصی در ایران هنوز به طورکامل صورت نگرفته است؛ در حالی که کلاس های موسیقی مملو از علاقه مندان است.

کم توجهی سیاستگذاران فرهنگی به مطالعه

عباس کاردانی، کارشناس فرهنگی، ریشه کمبود مطالعه را در کم توجهی سیاستگذاران فرهنگی می داند و می گوید: وزارتخانه های آموزش‌ و پروش، فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی و علوم نقش‌ کارسازی در ترویج مطالعه کتاب دارند.

وی ادامه می دهد:آنان بیشترین‌ سهم‌ را در هدایت‌ جامعه‌ به‌ مطالعه‌ و برگرداندن‌ این‌ مسیر ناصحیح‌ به‌ مسیر اصلی‌ دارند.

کاردانی اظهار می دارد: در عین حال کتابهایی که بتواند نیازهای اولیه افراد را برآورده کند و از زبان نگارشی ساده ای هم برخوردار باشد، در بازار موجود نیست و یا کمتر یافت می شود.

این کارشناس تصریح می کند: البته منظور از کتاب ساده این نیست که کتاب سطح پایینی داشته باشد و مطالب سخیفی را به ذهن خواننده القا کند، بلکه کتاب خوب کتابی است که در عین سادگی از جذابیت خاصی هم برخوردار باشد یعنی بتواند جایگزین مناسبی برای بازیها و سرگرمی های الکترونیکی باشد.

گزارش از: فرانک رحیمی

کد خبر: 2049

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 1 =