به گزارش آتیهآنلاین، بیش از یک سال است که جهان با طاعون قرن بیست و یکم یعنی کویید ۱۹ در حال جنگ و جدال است اما این ویروس همچنان مانند داسِ مرگ، قربانی میگیرد. اگرچه واکسیناسیون عمومی در بسیاری از کشورها انجام شده و میزان مبتلایان به این ویروس رو به کاهش است، اما کشورهایی مانند هند و برزیل همچنان با این دشمن نامرئی دست به گریبان هستند و روز به روز جسدهای بیشتری را راهی قبرستان میکنند.
حمله به چین
گرچه امروز بسیاری از مردم با پایان واکسیناسیون در کشورهای خودف دیگر همانند گذشته به این ویروس منحوس نگاه نمیکنند اما واقعیت این است که دولتمردانی که در رأس امور قرار دارند، یکباره نمیتوانند تضمین بدهند که آیا میتوان همه چیز را به روال سابق بازگرداند؟ بدون شک آنچه از زمان پیدایش کرونا تاکنون ذهن بسیاری از سیاستمداران و حتی اقتصاددانان را به خود مشغول کرده، این است که چگونه میتوان ازا این ویروس در جهت منافع ملی یا شاید هم منافع جمعی و حتی شخصی استفاده کرد؟ بدون تردید کمپانیهایی مانند آمازون و شرکتهایی از این قبیل توانستند در این یکسال پول کلانی به جیب بزنند که دلیل آنهم ارائه خدمات به سبک آنها بود.
در مقابل سیاستمدارانی مانند دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده هم که در پیک اول و دوم کرونا در آمریکا به عنوان حاکم کاخ سفید ایفای نقش میکرد یکی از کسانی بود که همانند سایر همتایان خود سعی کرد از این پاندمی به نفع اغراض سیاسی و استراتژیک خود استفاده کند. هیچکس فراموش نمیکند که دونالد ترامپ با شکایت و هوچیگری در مورد کرونا، چین را به بدترین وجه ممکن مورد انتقاد قرار داد.
در ان زمان ترامپ و مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت ایالات متحده یک سناریوی تمام عیارِ ضد چینی را به راه انداختند و اعلام کردند که به دلیل پنهان کاری پکن در مورد منشأ پیدایش کرونا در آزمایشگاه شهر ووهان، عضویت کشورشان در سازمان بهداشت جهانی را تعلیق میکنند. همین خبر نه تنها باعث ایجاد اغتشاش سیاسی در میان اعضای سازمان بهداشت جهانی شد، بلکه ایالات متحده در آن زمان با این اقدام تمام کمکهای خود به سازمان بهداشت جهانی را قطع کرد و همین مساله باعث ایجاد خلل در امر کمکرسانی به کشورهایی کمتر توسعه یافته در امر مبارزه با شیوع کرونا شد.
نکته اینجاست که رفتار ترامپ در آنموقع به نوعی یک عملکرد مشخص در پرتو سیاستهای کلی ایالات متحده در قبال دشمن و رقیب درجه یک واشنگتن یعنی «چین» به حساب میآمد. ترامپ طی چهار سال به همه نشان داد که چگونه پکن در اولویت تقابل سیاست خارجی و حتی رویارویی نظامی آمریکا قرار دارد از جنگ تعرفهای بیسابقه گرفته تا اخراج دیپلماتهای چین از خاک آمریکا و حتی نزاع در دریای چین و کشور تایوان، همه و همه نشان دهنده این بود که آمریکای ترامپ به دنبال آن است تا بتواند چین را به سَبکِ خود از دایره قدرت خارج کند
همه امید داشتند یا حداقل فکر میکردند که با آمدن جو بایدن به کاخسفید، این موضوع حداقل قدری کمرنگ شود؛ اما این اتفاق گویا قرار نیست که به این آسانی رخ دهد. از بیستم ژانویه ۲۰۲۱ میلادی که مراسم تحلیف بایدن انجام شد، تاکنون هیچ سیگنالی که نشان دهد واشنگتن میخواهد با چین به تفاهم برسد وجود نداشته و حتی اوضاع وخیم تر هم شده است.
ووهان، نقطه برخورد
بارها دیدهایم که مقامات چین با اشکال مختلف دولت بایدن را مورد خطاب قرار دادهاند و در مقابل هم ایالات متحده همچنان در حال طی کردن سیاست تقویت متحدان خود در شبه جزیره است. رفتار تیم امنیتی و سیاسی بایدن در مورد تایوان، هنگ کنگ و حتی محکوم کردن سرکوب اقلیت اویغورها در ایالت سین کیانگ، همه و همه نشان میدهد که تقابل در زمان دموکراتها هم به سبک خود ادامه دارد.
بارها دیدهایم که مقامات آمریکا به صورت غیرمستقیم چین را در بسیاری از پروندههای سیاسی و منطقهای مورد خطاب قرار دادند اما موضوع جدیدی که به نوعی باید آنرا تهدید علنی پکن دانست، اقدام اخیر سنای آمریکا علیه پکن است. بر اساس گزارش روز گذشته (پنجشنبه) پایگاه خبری هیل، سنای آمریکا لایحهای را تصویب کرده که طبق آن دفتر مدیریت اطلاعات ملی ملزم میشود که اطلاعات مربوط به منشأ کووید ۱۹ را برای انتشار عمومی از طبقهبندی خارج کند.
این لایحه که توسط جاش هاولی، سناتور جمهوریخواه از ایالت میزوری و مایک بران، سناتور جمهوریخواه از ایالت ایندیانا تصویب شد به دفتر مدیریت اطلاعات ملی ۹۰ روز فرصت داده تا تمامی اطلاعات مربوط به ارتباطات بالقوه میان مؤسسه ویروسشناسی ووهان و منشأ بیماری ویروس کرونا را از حالت محرمانه خارج کند. سناتور هاولی پیش از تصویب این لایحه، در صحن سنا گفت: «مردم آمریکا حق دارند تا از منشأ کووید ۱۹ مطلع شوند. آنها حق دارند تا بدانند این پاندمی هولناک که به جهان و کشور ما شدیداً لطمه وارد کرد، چطور آغاز شده و نقش چین در آغاز آن چه بوده است».
از جمله گزارشهای محرمانههای که این لایحه خواستار انتشار آن شده، فعالیتهایی است که در موسسه ویروسشناسی ووهان انجام شده است. از سوی دیگر فعالیتهایی که از جانب ارتش آزادیبخش خلق چین صورت گرفته و پژوهشهای مرتبط با ویروس کرونا پیش از شیوع آنهم، جزئی از این لایحه به حساب میآید.
نکته مهمتر این است که ساعاتی پس از تایید این لایحه توسط سنای آمرکیا، جو بایدن به نهادهای اطلاعاتی این کشور دستور داده تلاشهای خود برای یافتن سرمنشاء شیوع ویروس کرونا را دو برابر کنند و ظرف مدت ۹۰ روز گزارشی در این رابطه تهیه و ارائه دهند.
کاخسفید در بیانیهای که روز پنجشنبه منتشر کرد، اعلام کرده است که جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا از همان زمان ورود به کاخسفید خواستار تهیه چنین گزارشی شده بود؛ از جمله اینکه او خواسته بود نهادهای اطلاعاتی درباره سرمنشاء آغاز شیوع این ویروس چه از حیوان به انسان و چه از طریق نشت تصادفی از یک آزمایشگاه تحقیق کنند و وقتی نتایج گزارش را دریافت کرد، از این نهادها خواست که تلاشهای خود را دو چندان کرده و تحقیقات را پیگیری کنند.
اینکه بسیاری از تحلیلگران اعلام کردهاند که دلیل پیگیری مجدد این پرونده توسط بایدن، صرفاً برخی از اخبار رسانهها در مورد نقش چین در خصوص انتاشر این ویروس باعث شه تا او مجدداً پرونده مذکور را پیگری کند، یک موضوع غیر قابل باور است. بر این اساس آنچه امروز مجدداً باعث شده تا بایدن دستوری مبنی بر انجام این تحقیقات صادر کند، زیر فشار قرار دادن پکن در وهله اول است که واشنگتن آنرا به صورت انفرادی پیگیری میکند.
اما دلیل دوم که به نظر مهمتر میآید این است که بایدن و تیم دموکراتهای کاخ سفید همانند ترامپ در حال اجرای سیاست کلی ایالات متحده، یعنی تقابل با پکن است اما اینبار لیبرالهای کاخ سفید نمیخواهند دنبالهروی محافظهکاران باشند؛ بلکه آنها با انتشار چنین گزارشی به دنبال ایجاد یک اجماع جهانی علیه پکن هستند و حالا پرونده کرونا را مجدداً مفتوح کردهاند.
این وضعیت نشان میدهد که نهایتاً تا سه ماه دیگر تیم بایدن و به خصوص سازمان سیا و زیر مجموعههای آن، گزارشی را ارائه خواهند کرد که دنیا را تکان میدهد که هدف ان صرفا اعمال فشار بر پکن در روزهای پساکرونا خواهد بود.
گزارش: اردشیر حبیبی
نظر شما