انتقال صنعت یا انتقال پایتخت؟ گزینههای پرهزینه مقابله با بحران بیآبی
خشکسالی بیسابقه و کاهش ۳۹ درصدی بارشها در سال آبی گذشته، ایران را به مرز بحران آبی شدیدی کشانده است. این بحران، پای صنایع و کشاورزی را نیز به میان کشیده و گزینههای دشوار و پرهزینهای مانند انتقال صنایع، واقعیکردن قیمت آب و حتی انتقال پایتخت را به بحثی ضروری تبدیل کرده است.
۱۱ ساعت پیشکد خبر: 72646


مجید انتظاریروزنامهنگار
پاییز امسال از نیمه عبور کرد و چشم مردم ایران به آسمان خشک شد! سال آبی قبل، میزان بارشها در ایران در مقایسه با متوسط بلندمدت ۳۹ درصد افت داشت و خشکسالی سال گذشته به امسال نیز سرایت کرده است. کمبارشی در کشور و بهویژه تهران به حدی رسیده که کارشناسان هشدار میدهند اگر تا پایان پاییز ۱۴۰۴ بارندگی رخ ندهد، احتمال جیرهبندی آب یا حتی تخلیه پایتخت وجود دارد.
ابتدای سال آبی گذشته، یعنی آغاز پاییز ۱۴۰۳ تا پایان تابستان ۱۴۰۴، بهطور میانگین ۱۴۲.۳ میلیمتر بارش در کشور ثبت شده که نسبت به میانگین بلندمدت (۲۳۴.۹ میلیمتر) کاهش ۳۹.۴ درصدی یافته است. جدول اطلاعات پهنهای بارش استانها از ابتدای سال آبی قبل نشان میدهد بارش در تمامی استانها کمتر از حد نرمال بوده است.
در این زمینه سیستان و بلوچستان بدترین وضعیت را تجربه کرد؛ چرا که ۷۲.۵ درصد کمتر از حد نرمال طی سال آبی گذشته بارش دریافت کرده است. استان هرمزگان نیز با اختلاف کمی، ۷۰.۲ درصد کاهش بارش را تجربه کرده است.
میانگین بارش تهران در بلندمدت ۲۸۰.۴ میلیمتر بوده، اما در سال آبی گذشته تنها بهطور میانگین ۱۴۴.۲ میلیمتر بارش دریافت کرده است که نشاندهنده کاهش ۴۸.۶ درصدی بارش در این استان است.
کاهش بارش در کشور حاکی از مواجهه گسترده و وسیع با کمبارشی و کسری منابع آبی است. اگرچه در روزهای گذشته بعضی مناطق با بارشهای محلی و منطقهای همراه بودهاند، اما در مقیاس کشوری تصویر کلی کمبارشی نسبت به نرم، پابرجاست.
بارش پاییزه صفر در ۲۰ استان
سال آبی جاری، که از ابتدای مهر ۱۴۰۴ تا پایان شهریور ۱۴۰۵ را شامل میشود، با خشکسالی آغاز شد. به طوری که میزان بارشهای کشور از ابتدای مهرماه ۱۴۰۴ تا شانزدهم آبانماه فقط ۳/۴ میلیمتر بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۸۱ درصد کاهش نشان میدهد. از مجموع ۳۱ استان کشور، در ۲۰ استان از جمله تهران، مرکزی، کرمانشاه، خوزستان، فارس، همدان، لرستان، ایلام، زنجان، یزد و خراسان جنوبی از ابتدای پاییز تا ۱۶ آبان حتی قطرهای بارش نداشتهایم؛ شرایطی که در ۶۰ سال اخیر بیسابقه بوده است.
کاهش تولید صنایع
در شرایط بیآبی و کمآبی، صنایع با چالشهای متعددی روبهرو میشوند که میتواند به عملکرد و بهرهوری آنها آسیب بزند. علاوه بر صنایع کشاورزی که در شرایط خشکسالی با کاهش تولید محصولات مواجه میشوند، سایر صنایع مانند صنایع نساجی یا شیمیایی برای تأمین آب مورد نیاز خود ممکن است مجبور شوند آب را از منابع دورتر خریداری کنند که این امر منجر به افزایش هزینهها میشود.
استفاده از منابع آب زیرزمینی بهمنظور تأمین نیاز صنایع نیز میتواند منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی و در نهایت تخریب اکوسیستمهای محلی شود.
شرکتهایی که به آب زیادی نیاز دارند، ممکن است نتوانند به مناطق جدید گسترش یابند یا پروژههای جدید را آغاز کنند، زیرا منابع آب کافی برای حمایت از آنها وجود ندارد. عدم دسترسی صنایع محلی به منابع ممکن است اشتغال این بخش را نیز تحت تأثیر قرار دهد و به نارضایتی کارکنان و چالشهای اجتماعی منجر شود.
کاهش بارندگی، بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و مدیریت ناکارآمد منابع آبی، کشور را با پدیدههایی مانند فرونشست زمین، خشک شدن تالابها و کاهش سطح آبهای زیرزمینی مواجه کرده است. دشتهای ایران که زمانی منابع غنی آب زیرزمینی داشتند، اکنون بهدلیل برداشت بیرویه در معرض فرونشست قرار دارند. این وضعیت نهتنها برای کشاورزی و محیطزیست، بلکه برای صنایع که به آب بهعنوان یکی از ورودیهای اصلی تولید وابستهاند، تهدیدی جدی محسوب میشود. در اختیار قرار دادن آب زیرزمینی بهصورت رایگان یا با هزینههای ناچیز به صنایع، سیاستی است که در گذشته رواج داشته، اما حالا به دلیل تبعات زیستمحیطی و اقتصادی آن مورد انتقاد شدید قرار گرفته است.
مدیریت آب صنایع پرهزینه است
سخنگوی صنعت آب اخیراً در صحبتهایی به سه راهکار اصلی برای حل مشکلات صنایع مصرفکننده آب اشاره کرده است: «انتقال تأسیسات به مناطق ساحلی برای استفاده از آب دریا، پرداخت هزینه واقعی آب، یا استفاده از منابع غیرمتعارف مانند پساب فاضلاب.» این سه تغییر، هرچند ضروری، اما چالشهای متعددی را برای صنایع به همراه دارند.
راهکار اول یعنی انتقال آب از دریا به صنایع که بسیاری از آنها در مناطق مرکزی ایران مستقرند، هزینههای هنگفتی به همراه دارد. جابهجایی کارخانهها و تأسیسات صنعتی هم نیازمند سرمایهگذاری عظیم در زیرساختها، از جمله ساخت کارخانههای جدید، خطوط انتقال انرژی و سیستمهای تصفیه آب دریاست.
تعیین قیمت واقعی آب نیز اگرچه از نظر زیستمحیطی و اقتصادی ضروری است، اما میتواند فشار مالی قابلتوجهی بر صنایع وارد کند. صنایعی که به آب ارزان عادت کردهاند، ممکن است با افزایش ناگهانی هزینهها دچار مشکلات مالی شوند، بهویژه در شرایطی که اقتصاد کشور با تورم و تحریمهای بینالمللی دستوپنجه نرم میکند. با این حال، واقعیسازی قیمت آب میتواند بهعنوان اهرمی برای تشویق صنایع به بهینهسازی مصرف و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین عمل کند.
سومین راهکار، استفاده از منابع آب غیرمتعارف، بهویژه پساب فاضلاب است. این رویکرد از منظر پایداری زیستمحیطی بسیار مورد توجه است، زیرا نهتنها فشار بر منابع آب شیرین را کاهش میدهد، بلکه به مدیریت بهتر پسماندهای شهری و صنعتی کمک میکند. اما ایجاد زیرساختهای لازم برای تصفیه و انتقال پساب نیازمند سرمایهگذاری کلان است. در نتیجه، هر سه راهکار مذکور نیازمند سرمایهگذاری کلان هستند که در شرایط اقتصادی موجود و افت شدید منابع مالی ناشی از کاهش صادرات، تحریمها، ناترازی بودجه و تورم اجرای آنها چندان ساده نخواهد بود.
۲ تا ۳ درصد مصرف آب در صنعت
آرمان خالقی ـ دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ـ مصرف آب در بخش صنایع را در مقایسه با بخش کشاورزی ناچیز دانست و گفت: «میزان مصرف آب تجدیدپذیر در بخش صنعت حدود ۲ تا ۳ درصد است و بین ۸۰ تا ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود.»
او افزود: «در بخش شهری نیز علاوه بر مصرف اصلی، طبق برخی گزارشها حدود ۲۵ درصد هدررفت آبی داریم که از فرسودگی و نشتی سیستم انتقال آب نشأت میگیرد. اگر از مردم بخواهیم ۱۰ درصد صرفهجویی کنند، با این هدررفت ۲۵ درصد در شبکه انتقال چه کنیم؟ اگر از این اتلاف جلوگیری شود، عدد بسیار خوبی به آب شرب کشور افزوده میشود.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: «در بخش کشاورزی با روشهای غرقآبی و سنتی، آب را پای محصولات میبریم. در الگوی کشت نیز در بسیاری از مناطق از محصولات آببر استفاده میشود. طی دهههای گذشته نیز آنطور که باید و شاید از روشهای قطرهای و مکانیزاسیون استفاده نشده است. بخش کشاورزی باید بپذیرد که این سبک از کشاورزی که در دهههای گذشته انجام شده اشتباه بوده و نسبت به مدیریت منابع آبی اقدام کند.»
خالقی تأکید کرد: «با این حال، در شرایط بحران و تنش آبی که هماکنون در کشور با آن مواجهیم، هر بخش از جمله بخش صنعت باید تقصیر و سهم خود را بداند و نسبت به مدیریت مصرف آب اقدام کند. معمولاً طی سالهای گذشته هر بخش انگشت اتهام مصرف آب را به سمت دیگری نشانه گرفته، لذا برای اصلاح این روند اقدامی صورت نگرفته است.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه بهینهسازی مصرف آب در بخش صنعت باید در دستور کار قرار گیرد، گفت: «صنعت برای مدیریت انرژی به دلیل آنکه بحث اقتصادی است، مجبور شد در موضوع بهینهسازی مصرف برق کار کند. الگو باید در بخش آب نیز دنبال شود. البته صنعت تا حدی که سازمان محیط زیست اجازه میدهد میتواند از پساب استفاده کند، اما مازاد بر آن را جلوگیری میکند.»
بازچرخانی آب در صنایع
خالقی تصریح کرد: «بسیاری از شهرکهای صنعتی ما تصفیهخانه دارند که آب را بازچرخانی میکنند. آن مناطقی هم که ندارند در حال ساخت تصفیهخانه هستند. خرید آب تصفیهخانههای صنعتی نیز در استانها و شهرهای مختلف انجام میشود. از بازچرخانی آب تصفیهشده نیز در فضای سبز محیطهای صنعتی استفاده میشود. اما واحدهای بهداشتی یا کارخانجات محصولات غذایی نمیتوانند آب صنعتی را در سیستم تولید وارد کنند و باید از آب شرب استفاده کنند.»
وی با بیان اینکه صنایع نگران هستند همین مقدار آب کم هم در آینده به بخش صنعت اختصاص پیدا نکند، گفت: «در حال حاضر مشکلی برای تأمین آب صنایع وجود ندارد، زیرا بخش صنعت از آب تصفیهشده شهری بهندرت استفاده میکند. کارخانجات معمولاً آب چاه یا آب تصفیهشده را مصرف میکنند. بنابراین فعلاً کمآبی صدمه چندانی به بخش صنعت وارد نکرده است.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت افزود: «با این حال، به دلیل کاهش سطح آبهای زیرزمینی در کل کشور، به ناچار بسیاری از شهرکهای صنعتی باید عمق چاههای موجود خود را افزایش دهند. بنابراین هر بخش صنعتی باید ذخایر جایگزین داشته باشد که اگر مشکلی در تأمین آب پیش آمد، واحدها تعطیل نشوند.»
خالقی گفت: «خشکسالی به برخی صنایع مثل صنایع تبدیلی کشاورزی و دامی آسیب میزند. بنابراین در پی این هستیم به فعالان این بخشها تفهیم کنیم که به دنبال سناریوهای جایگزین باشند تا اگر بحران آب جدیتر شد بتوانند تولید را ادامه دهند.»
هزینه بالای انتقال آب
وی درباره روشهایی مثل آبشیرینکن و انتقال آب دریا به صنایع گفت: «ایران بسیار پهناور است و حوزههای آبی بعضاً هیچ ربطی به هم ندارند. مثلاً حوزه آبی فلات مرکزی با حوزه آبی شرق یا غرب کشور تفاوت جدی دارد. هر حوزه خصوصیات خاص خودش را دارد. اگر بخواهیم در مورد انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس صحبت کنیم، باید ببینیم انتقال آب در مسافتی به طول مثلاً ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر چه مقدار بودجه نیاز دارد و چقدر زمان میبرد. اینکه نقشه کشور را ببینیم و فکر کنیم میتوانیم از دریای عمان به طول ۱۰۰۰ کیلومتر تا مرکز کشور آب را انتقال دهیم، بسیار سادهانگارانه است.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: «احداث آبشیرینکن، ساخت خط لوله انتقال آب، حفر مسیر، تأمین لولههای مورد نیاز و ایستگاههای پمپاژ نیازمند هزینههای گزافی است.»
به گفته خالقی، روش انتقال صنایع آببر به کنار دریا است. اما باید دید هزینه نقل و انتقال صنایع کمتر است یا هزینه انتقال آب به صنایع. این مسأله باید بهطور دقیق محاسبه شود و طبیعی است که باید روش کمهزینهتر انتخاب شود.
وی با بیان اینکه جابهجا کردن یک واحد صنعتی با توجه به شرایط اقتصادی کشور و بحث تحریمها بسیار کار دشواری است، گفت: «به دلیل تأخیری که در کار تولید در نتیجه این انتقال به وجود میآورد، شاید به صلاح نباشد که یک خط تولید را از منطقهای مثل اصفهان به سواحل خلیج فارس منتقل کنیم. حرفم این است که باید صرف و صلاح این ایدهها مدنظر قرار گیرد.»
انتقال پایتخت نشدنی نیست
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت با اشاره به پیشنهاد رئیسجمهور درباره انتقال پایتخت تأکید کرد که این موضوع، هرچند پیچیده و هزینهبر است، به شرط فراهم بودن امکانات و زیرساختها، امکانپذیر است. وی با یادآوری تجربه مالزی، توضیح داد که ابتدا شهر جدید احداث شد و سپس پایتخت منتقل گردید. برای ایران نیز لازم است هزینهها و منابع مورد نیاز بهدقت بررسی شود و مسائل اسکان کارکنان و استقرار صنایع در مناطق جدید در نظر گرفته شود. تصمیمگیری بدون ارزیابی دقیق میتواند ناکارآمد و پرهزینه باشد؛ اولویتبندی صنایع و مناطق مناسب از الزامات موفقیت این جابهجایی است.
ابتدای سال آبی گذشته، یعنی آغاز پاییز ۱۴۰۳ تا پایان تابستان ۱۴۰۴، بهطور میانگین ۱۴۲.۳ میلیمتر بارش در کشور ثبت شده که نسبت به میانگین بلندمدت (۲۳۴.۹ میلیمتر) کاهش ۳۹.۴ درصدی یافته است. جدول اطلاعات پهنهای بارش استانها از ابتدای سال آبی قبل نشان میدهد بارش در تمامی استانها کمتر از حد نرمال بوده است.
در این زمینه سیستان و بلوچستان بدترین وضعیت را تجربه کرد؛ چرا که ۷۲.۵ درصد کمتر از حد نرمال طی سال آبی گذشته بارش دریافت کرده است. استان هرمزگان نیز با اختلاف کمی، ۷۰.۲ درصد کاهش بارش را تجربه کرده است.
میانگین بارش تهران در بلندمدت ۲۸۰.۴ میلیمتر بوده، اما در سال آبی گذشته تنها بهطور میانگین ۱۴۴.۲ میلیمتر بارش دریافت کرده است که نشاندهنده کاهش ۴۸.۶ درصدی بارش در این استان است.
کاهش بارش در کشور حاکی از مواجهه گسترده و وسیع با کمبارشی و کسری منابع آبی است. اگرچه در روزهای گذشته بعضی مناطق با بارشهای محلی و منطقهای همراه بودهاند، اما در مقیاس کشوری تصویر کلی کمبارشی نسبت به نرم، پابرجاست.
بارش پاییزه صفر در ۲۰ استان
سال آبی جاری، که از ابتدای مهر ۱۴۰۴ تا پایان شهریور ۱۴۰۵ را شامل میشود، با خشکسالی آغاز شد. به طوری که میزان بارشهای کشور از ابتدای مهرماه ۱۴۰۴ تا شانزدهم آبانماه فقط ۳/۴ میلیمتر بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۸۱ درصد کاهش نشان میدهد. از مجموع ۳۱ استان کشور، در ۲۰ استان از جمله تهران، مرکزی، کرمانشاه، خوزستان، فارس، همدان، لرستان، ایلام، زنجان، یزد و خراسان جنوبی از ابتدای پاییز تا ۱۶ آبان حتی قطرهای بارش نداشتهایم؛ شرایطی که در ۶۰ سال اخیر بیسابقه بوده است.
کاهش تولید صنایع
در شرایط بیآبی و کمآبی، صنایع با چالشهای متعددی روبهرو میشوند که میتواند به عملکرد و بهرهوری آنها آسیب بزند. علاوه بر صنایع کشاورزی که در شرایط خشکسالی با کاهش تولید محصولات مواجه میشوند، سایر صنایع مانند صنایع نساجی یا شیمیایی برای تأمین آب مورد نیاز خود ممکن است مجبور شوند آب را از منابع دورتر خریداری کنند که این امر منجر به افزایش هزینهها میشود.
استفاده از منابع آب زیرزمینی بهمنظور تأمین نیاز صنایع نیز میتواند منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی و در نهایت تخریب اکوسیستمهای محلی شود.
شرکتهایی که به آب زیادی نیاز دارند، ممکن است نتوانند به مناطق جدید گسترش یابند یا پروژههای جدید را آغاز کنند، زیرا منابع آب کافی برای حمایت از آنها وجود ندارد. عدم دسترسی صنایع محلی به منابع ممکن است اشتغال این بخش را نیز تحت تأثیر قرار دهد و به نارضایتی کارکنان و چالشهای اجتماعی منجر شود.
کاهش بارندگی، بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و مدیریت ناکارآمد منابع آبی، کشور را با پدیدههایی مانند فرونشست زمین، خشک شدن تالابها و کاهش سطح آبهای زیرزمینی مواجه کرده است. دشتهای ایران که زمانی منابع غنی آب زیرزمینی داشتند، اکنون بهدلیل برداشت بیرویه در معرض فرونشست قرار دارند. این وضعیت نهتنها برای کشاورزی و محیطزیست، بلکه برای صنایع که به آب بهعنوان یکی از ورودیهای اصلی تولید وابستهاند، تهدیدی جدی محسوب میشود. در اختیار قرار دادن آب زیرزمینی بهصورت رایگان یا با هزینههای ناچیز به صنایع، سیاستی است که در گذشته رواج داشته، اما حالا به دلیل تبعات زیستمحیطی و اقتصادی آن مورد انتقاد شدید قرار گرفته است.
مدیریت آب صنایع پرهزینه است
سخنگوی صنعت آب اخیراً در صحبتهایی به سه راهکار اصلی برای حل مشکلات صنایع مصرفکننده آب اشاره کرده است: «انتقال تأسیسات به مناطق ساحلی برای استفاده از آب دریا، پرداخت هزینه واقعی آب، یا استفاده از منابع غیرمتعارف مانند پساب فاضلاب.» این سه تغییر، هرچند ضروری، اما چالشهای متعددی را برای صنایع به همراه دارند.
راهکار اول یعنی انتقال آب از دریا به صنایع که بسیاری از آنها در مناطق مرکزی ایران مستقرند، هزینههای هنگفتی به همراه دارد. جابهجایی کارخانهها و تأسیسات صنعتی هم نیازمند سرمایهگذاری عظیم در زیرساختها، از جمله ساخت کارخانههای جدید، خطوط انتقال انرژی و سیستمهای تصفیه آب دریاست.
تعیین قیمت واقعی آب نیز اگرچه از نظر زیستمحیطی و اقتصادی ضروری است، اما میتواند فشار مالی قابلتوجهی بر صنایع وارد کند. صنایعی که به آب ارزان عادت کردهاند، ممکن است با افزایش ناگهانی هزینهها دچار مشکلات مالی شوند، بهویژه در شرایطی که اقتصاد کشور با تورم و تحریمهای بینالمللی دستوپنجه نرم میکند. با این حال، واقعیسازی قیمت آب میتواند بهعنوان اهرمی برای تشویق صنایع به بهینهسازی مصرف و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین عمل کند.
سومین راهکار، استفاده از منابع آب غیرمتعارف، بهویژه پساب فاضلاب است. این رویکرد از منظر پایداری زیستمحیطی بسیار مورد توجه است، زیرا نهتنها فشار بر منابع آب شیرین را کاهش میدهد، بلکه به مدیریت بهتر پسماندهای شهری و صنعتی کمک میکند. اما ایجاد زیرساختهای لازم برای تصفیه و انتقال پساب نیازمند سرمایهگذاری کلان است. در نتیجه، هر سه راهکار مذکور نیازمند سرمایهگذاری کلان هستند که در شرایط اقتصادی موجود و افت شدید منابع مالی ناشی از کاهش صادرات، تحریمها، ناترازی بودجه و تورم اجرای آنها چندان ساده نخواهد بود.
۲ تا ۳ درصد مصرف آب در صنعت
آرمان خالقی ـ دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ـ مصرف آب در بخش صنایع را در مقایسه با بخش کشاورزی ناچیز دانست و گفت: «میزان مصرف آب تجدیدپذیر در بخش صنعت حدود ۲ تا ۳ درصد است و بین ۸۰ تا ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود.»
او افزود: «در بخش شهری نیز علاوه بر مصرف اصلی، طبق برخی گزارشها حدود ۲۵ درصد هدررفت آبی داریم که از فرسودگی و نشتی سیستم انتقال آب نشأت میگیرد. اگر از مردم بخواهیم ۱۰ درصد صرفهجویی کنند، با این هدررفت ۲۵ درصد در شبکه انتقال چه کنیم؟ اگر از این اتلاف جلوگیری شود، عدد بسیار خوبی به آب شرب کشور افزوده میشود.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: «در بخش کشاورزی با روشهای غرقآبی و سنتی، آب را پای محصولات میبریم. در الگوی کشت نیز در بسیاری از مناطق از محصولات آببر استفاده میشود. طی دهههای گذشته نیز آنطور که باید و شاید از روشهای قطرهای و مکانیزاسیون استفاده نشده است. بخش کشاورزی باید بپذیرد که این سبک از کشاورزی که در دهههای گذشته انجام شده اشتباه بوده و نسبت به مدیریت منابع آبی اقدام کند.»
خالقی تأکید کرد: «با این حال، در شرایط بحران و تنش آبی که هماکنون در کشور با آن مواجهیم، هر بخش از جمله بخش صنعت باید تقصیر و سهم خود را بداند و نسبت به مدیریت مصرف آب اقدام کند. معمولاً طی سالهای گذشته هر بخش انگشت اتهام مصرف آب را به سمت دیگری نشانه گرفته، لذا برای اصلاح این روند اقدامی صورت نگرفته است.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه بهینهسازی مصرف آب در بخش صنعت باید در دستور کار قرار گیرد، گفت: «صنعت برای مدیریت انرژی به دلیل آنکه بحث اقتصادی است، مجبور شد در موضوع بهینهسازی مصرف برق کار کند. الگو باید در بخش آب نیز دنبال شود. البته صنعت تا حدی که سازمان محیط زیست اجازه میدهد میتواند از پساب استفاده کند، اما مازاد بر آن را جلوگیری میکند.»
بازچرخانی آب در صنایع
خالقی تصریح کرد: «بسیاری از شهرکهای صنعتی ما تصفیهخانه دارند که آب را بازچرخانی میکنند. آن مناطقی هم که ندارند در حال ساخت تصفیهخانه هستند. خرید آب تصفیهخانههای صنعتی نیز در استانها و شهرهای مختلف انجام میشود. از بازچرخانی آب تصفیهشده نیز در فضای سبز محیطهای صنعتی استفاده میشود. اما واحدهای بهداشتی یا کارخانجات محصولات غذایی نمیتوانند آب صنعتی را در سیستم تولید وارد کنند و باید از آب شرب استفاده کنند.»
وی با بیان اینکه صنایع نگران هستند همین مقدار آب کم هم در آینده به بخش صنعت اختصاص پیدا نکند، گفت: «در حال حاضر مشکلی برای تأمین آب صنایع وجود ندارد، زیرا بخش صنعت از آب تصفیهشده شهری بهندرت استفاده میکند. کارخانجات معمولاً آب چاه یا آب تصفیهشده را مصرف میکنند. بنابراین فعلاً کمآبی صدمه چندانی به بخش صنعت وارد نکرده است.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت افزود: «با این حال، به دلیل کاهش سطح آبهای زیرزمینی در کل کشور، به ناچار بسیاری از شهرکهای صنعتی باید عمق چاههای موجود خود را افزایش دهند. بنابراین هر بخش صنعتی باید ذخایر جایگزین داشته باشد که اگر مشکلی در تأمین آب پیش آمد، واحدها تعطیل نشوند.»
خالقی گفت: «خشکسالی به برخی صنایع مثل صنایع تبدیلی کشاورزی و دامی آسیب میزند. بنابراین در پی این هستیم به فعالان این بخشها تفهیم کنیم که به دنبال سناریوهای جایگزین باشند تا اگر بحران آب جدیتر شد بتوانند تولید را ادامه دهند.»
هزینه بالای انتقال آب
وی درباره روشهایی مثل آبشیرینکن و انتقال آب دریا به صنایع گفت: «ایران بسیار پهناور است و حوزههای آبی بعضاً هیچ ربطی به هم ندارند. مثلاً حوزه آبی فلات مرکزی با حوزه آبی شرق یا غرب کشور تفاوت جدی دارد. هر حوزه خصوصیات خاص خودش را دارد. اگر بخواهیم در مورد انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس صحبت کنیم، باید ببینیم انتقال آب در مسافتی به طول مثلاً ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر چه مقدار بودجه نیاز دارد و چقدر زمان میبرد. اینکه نقشه کشور را ببینیم و فکر کنیم میتوانیم از دریای عمان به طول ۱۰۰۰ کیلومتر تا مرکز کشور آب را انتقال دهیم، بسیار سادهانگارانه است.»
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: «احداث آبشیرینکن، ساخت خط لوله انتقال آب، حفر مسیر، تأمین لولههای مورد نیاز و ایستگاههای پمپاژ نیازمند هزینههای گزافی است.»
به گفته خالقی، روش انتقال صنایع آببر به کنار دریا است. اما باید دید هزینه نقل و انتقال صنایع کمتر است یا هزینه انتقال آب به صنایع. این مسأله باید بهطور دقیق محاسبه شود و طبیعی است که باید روش کمهزینهتر انتخاب شود.
وی با بیان اینکه جابهجا کردن یک واحد صنعتی با توجه به شرایط اقتصادی کشور و بحث تحریمها بسیار کار دشواری است، گفت: «به دلیل تأخیری که در کار تولید در نتیجه این انتقال به وجود میآورد، شاید به صلاح نباشد که یک خط تولید را از منطقهای مثل اصفهان به سواحل خلیج فارس منتقل کنیم. حرفم این است که باید صرف و صلاح این ایدهها مدنظر قرار گیرد.»
انتقال پایتخت نشدنی نیست
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت با اشاره به پیشنهاد رئیسجمهور درباره انتقال پایتخت تأکید کرد که این موضوع، هرچند پیچیده و هزینهبر است، به شرط فراهم بودن امکانات و زیرساختها، امکانپذیر است. وی با یادآوری تجربه مالزی، توضیح داد که ابتدا شهر جدید احداث شد و سپس پایتخت منتقل گردید. برای ایران نیز لازم است هزینهها و منابع مورد نیاز بهدقت بررسی شود و مسائل اسکان کارکنان و استقرار صنایع در مناطق جدید در نظر گرفته شود. تصمیمگیری بدون ارزیابی دقیق میتواند ناکارآمد و پرهزینه باشد؛ اولویتبندی صنایع و مناطق مناسب از الزامات موفقیت این جابهجایی است.
در حال بارگذاری...
