زنگ خطر فرونشست سالهاست به صدا درآمده است
ایران با بحران فرونشست زمین روبهروست و کارشناسان هشدار میدهند که بدون مدیریت یکپارچه آب و اجرای قوانین سختگیرانه، شهرها و دشتهای کشور در معرض خطرات جدی قرار دارند. منیژه قهرودی، پژوهشگر حوزه جغرافیا و زمینشناسی، با اشاره به تجربههای موفق جهانی، تاکید کرد که کنترل فرونشست نیازمند پایش مستمر منابع آب زیرزمینی، محدودیت برداشت و بستهای جامع از سیاستهای قانونی و مردمی است.

فرونشست زمین دیگر یک پدیده خاموش نیست؛ چالشی ملی است که به گفته کارشناسان، تقریباً هیچ بخشی از کشور از پیامدهای آن در امان نمانده است. این هشدار را دکتر ابوالقاسم گورابی، استاد دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران، در نشست تخصصی «فرونشست زمین» مطرح کرد؛ نشستی که با حضور دکتر علی بیتاللهی و دکتر منیژه قهرودی برگزار شد.
گورابی با اشاره به گستردگی بحران فرونشست در ایران گفت: وقتی به چالشهای کشور نگاه میکنیم، نمیدانم کدام بخش هست که درگیر فرونشست نشده باشد یا کدام گروه از مردم از آثار آن مصون ماندهاند. این یک زنگ خطر جدی است که شاید ۱۰ تا ۱۵ سال پیش آغاز شد و امروز با صدایی بلندتر در نقاط مختلف کشور شنیده میشود.
گورابی با اشاره به سازوکار طبیعی فرونشست توضیح داد: فرونشست در اصل حاصل برداشت بیرویه از آبخوانهاست. آبخوانها مانند یک اسفنج عمل میکنند و وقتی آب آنها بهطور مداوم تخلیه شود، زمین بهتدریج نشست میکند.
این استاد دانشگاه با تشریح سازوکار اصلی فرونشست زمین، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی را مهمترین عامل بروز این پدیده دانست و گفت: وقتی برداشت بیرویه از آبخوانها انجام میشود، فشار منفذی در لایههای زمین کاهش پیدا میکند، لایههای فوقانی متراکم میشوند و در نهایت فرونشست اتفاق میافتد.
به گفته دکتر گورابی، یکی از پرتکرارترین پرسشهای مخاطبان این بوده که چرا طی ۷ تا ۸ سال اخیر روند فرونشست در کشور تا این اندازه تشدید شده است. او این موضوع را به عنوان «مکانیزم ماشه» فرونشست توصیف کرد و افزود: امروز کمتر کسی در کشور هست که به نوعی با آثار فرونشست مواجه نشده باشد. زمین، شهر، زیرساختها و سکونتگاهها همه تحت تأثیر این پدیده قرار گرفتهاند.
گورابی با نگاهی کلانتر به این پدیده تأکید کرد: فرونشست دیگر فقط یک مسئله محیطزیستی یا زمینشناسی نیست؛ ما امروز با یک ابر بحران چندسیستمی و تمدنی روبهرو هستیم.
او با اشاره به پیامدهای فرابخشی این پدیده گفت: فرونشست امروز به حوزههای مختلفی از جمله امنیت ملی، زیرساختهای شهری، حملونقل، سکونتگاهها و حتی مدیریت کلان کشور گره خورده است. پرسش مهم این است که متولی اصلی مدیریت این بحران کدام نهاد است؟ وقتی چندین وزارتخانه و سیستم درگیر هستند، مسئله مدیریت به یکی از چالشهای اصلی تبدیل میشود.
گورابی با اشاره به تازهترین آمارهای پایششده گفت: بر اساس همین دادهها، در برخی مناطق کشور، طی حدود ۱۰ سال، چیزی در حدود یک متر و ۲۰ سانتیمتر فرونشست ثبت شده است.
این استاددانشگاه با اشاره به وضعیت مرودشت توضیح داد: در مرودشت، شدت فرونشست به حدی رسیده که آبِ کشاورزی دیگر بهدرستی در زمین نفوذ نمیکند و شکستهای سطحی گستردهای ایجاد شده است.
علی بیتاللهی رییس بخش زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه و مسکن و شهرسازی گفت: ایران از نظر وسعت پهنای فرونشست با نرخ بالا و تعدد این پدیده در کل دنیا در رتبه اول قرار دارد. از نظر وسعت پهنای فرونشست بعد از چین و اندونزی سوم هستیم و از نظر کسری منابع آب زیرزمینی، پس از چین و آمریکا، در جایگاه سوم جهانی قرار داریم.
او فرونشست زمین را معلول مستقیم این عوامل دانست و گفت: با این وسعت و شدت، اگر فرونشست نداشتیم، تعجب میکردیم. پهنای فرونشست در کل استانهای کشور به جز گیلان، در حال گسترش است و تمامی زیرساختها، محیط زیست و آثار تاریخی در معرض آسیب هستند.
به گفته بیتاللهی، وسعت فرونشست به حدود ۱۰ درصد از مساحت سرزمینی کشور میرسد، در حالیکه کل مساحت بیش از یک هزار و ۴۵۰ شهر کشور کمتر از یک درصد وسعت ایران است. او در ادامه گفت: ۷۵۰ شهر کشور بر روی پهنای فرونشست واقع شدهاند؛ این چشمانداز واقعاً نگرانکننده است و ضرورت توجه فوری و علمی را ایجاب میکند.
بیتاللهی تدوین مقررات ملی فرونشست زمین را ضروری دانست و تأکید کرد: این مقررات باید شامل مدیریت تغذیه آبخوانها، کنترل برداشت آب، نصب کنسولهای هوشمند، روشهای آبیاری بهینه و کنترل جمعیتپذیری سکونتگاهها باشد. به عنوان مثال، شهری با گنجایش سه میلیون نفر اکنون ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد و فشار فراوانی بر منابع آب و محیط زیست تحمیل میکند.
او ادامه داد: برای تأمین آب صنایع و سکونتگاهها، به سدها و منابع زیرزمینی فشار وارد شده و این مسئله بیشترین نرخ فرونشست را در دشت ورامین ایجاد کرده است. همه این موضوعات به هم وابسته هستند و بدون رعایت ضوابط جامع، آسیبها افزایش مییابد.
بیتاللهی با هشدار درباره آسیب فرونشست به آثار تاریخی گفت: نقش رستم در تخت جمشید، نقش جهان در اصفهان و مسجد جامع اصفهان در معرض تهدید هستند. اگر این مسأله را جدی نگیریم، نسلهای آینده شاهد از دست رفتن بخشی از هویت فرهنگی و معماری ایرانی خواهند بود.
بیتاللهی با تأکید بر نقش جمعیت در فرونشست گفت: حدود ۴۰ درصد جمعیت کشور در ۱۰ کانون جمعیتی اطراف کلانشهرها متمرکز شدهاند. این مناطق دقیقاً با بیشترین پهنای فرونشست همپوشانی دارند و نیازهای آب شرب، بهداشت، کشاورزی و معیشت، فشار موضعی بر محیط اطراف وارد میکند. جمعیت متمرکز و اشتغالمحور، عامل اصلی ایجاد این فشارهاست و بدون توجه به آن، اقدامات کنترل فرونشست ناقص خواهد بود.
او به پهنههای فرونشست و نرخ آن اشاره کرد: بیشترین نرخ فرونشست در بهرمان رفسنجان حدود ۴۰ سانتیمتر در سال ثبت شده است. در جنوب البرز، نزدیکی دشت هشتگرد و قشلاق، نرخ فرونشست حدود ۳۵ سانتیمتر در سال است. در تهران، به ویژه منطقه ۱۸، طی دو سال اخیر نرخ فرونشست به بیش از ۳۰ سانتیمتر در سال رسیده است.
او تاکید کرد که مصرف عمده آب در این مناطق، تنها کشاورزی نیست و در مناطق پرجمعیت، بخش مهمی از آب مصرفی برای آب شرب و بهداشت استفاده میشود، که فشار مضاعفی بر منابع آبی وارد میکند.
بیتاللهی تاکید کرد که کنترل فرونشست تنها به مدیریت مصرف آب محدود نمیشود: تمرکز جمعیت، شیوههای شهرسازی و توزیع مراکز اقتصادی و معیشتی از عوامل اصلی نیاز آبی هستند. برای کاهش نرخ فرونشست، باید هم منابع آب مدیریت شوند و هم پراکندگی جمعیت بهصورت متوازن انجام شود.
منیژه قهرودی، کارشناس مخاطرات طبیعی و پژوهشگر زمینشناسی، هم دراین نشست درباره گستره و روند فرونشست زمین در ایران، به هشدارهای جدی درباره وضعیت منابع آب و توسعه شهری پرداخت. او تاکید کرد که این بحران تنها ناشی از کاهش نزولات جوی نیست، بلکه مدیریت نامناسب منابع آب، برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی و تمرکز جمعیت در کلانشهرها عامل اصلی آن است.
او با اشاره به دشت ورامین، توضیح داد: شاهد هستیم که پدیده فرونشست زمین از دشتهای خشکشده به سمت شهر ورامین و حتی تهران در حال گسترش است. این فرونشستها نه تنها عمق پیدا میکنند بلکه به تدریج در عرض نیز گسترش مییابند. قهرودی افزود که این روند در بسیاری از شهرهای ایران از جمله یزد، قزوین، همدان و اراک مشهود است و محدود به مناطق روستایی نیست.
این کارشناس به تجارب موفق جهانی در کنترل فرونشست اشاره کرد: در توکیو، با اجرای تغذیه مصنوعی آبخوانها و مدیریت دقیق منابع، نرخ فرونشست از بیش از ۲۰–۲۵ سانتیمتر در سال به کمتر از پنج میلیمتر کاهش یافته است. بانکوک و شانگهای نیز با محدودسازی برداشت آب و پایش مستمر موفق شدهاند فرونشست را کنترل کنند.
او تاکید کرد که کلید موفقیت این شهرها، «کنترل برداشت آب، پایش مستمر و جایگزینی منابع آب» بوده است، اقدامی که در ایران هنوز به صورت سیستماتیک اجرا نشده است.
قهرودی در ادامه سخنانش با اشاره به استان مازندران و جلگه آمل گفت: ویلاسازیهای متمرکز، قطع رقابها و توسعه نامناسب شهری در مناطق کمآب، پروژههایی محکوم به شکست هستند. نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ درصد این مشکل به جغرافیا و برنامهریزی شهری مرتبط است.
او پیشنهاد کرد که اقدامات ملی برای مدیریت فرونشست شامل؛ پایش منظم آبهای زیرزمینی و فرونشست تجمعی، کنترل برداشت آب در کشاورزی، صنعت و شهرها، اجرای مقررات ملی الزامی و هماهنگ بین وزارتخانهها و تغذیه مصنوعی آبخوانها در مناطق بحرانی انجام شود.
قهرودی هشدار داد که بدون مدیریت جامع و پایدار، فرونشست زمین میتواند آثار گستردهای بر منابع آبی، کشاورزی، زیرساختها و حتی زندگی شهری ایجاد کند. او تاکید کرد: توسعه کشاورزی یا صنعت بدون در نظر گرفتن محدودیتهای آبی و ریسک فرونشست، محکوم به شکست است. باید از تجربیات موفق جهانی بیاموزیم و آنها را در ایران بومیسازی کنیم.
او تاکید کرد که کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و شهرهای آسیایی موفق، توانستهاند با نظام حکمرانی منسجم و پایش مستمر منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین را کنترل کنند، اما ایران هنوز در این مسیر ناکام مانده است.
قهرودی توضیح داد: تمام شهرهایی که در دنیا موفق شدند، دو محور اصلی داشتند: پایش مداوم سطح آبهای زیرزمینی و محدودسازی دقیق برداشت آب. همچنین قیمت آب و انرژی برای مدیریت مصرف تنظیم شده و ساخت و سازها تحت کنترل دقیق است.
او با اشاره به تجربههای میدانی، به عدم پذیرش مسئله توسط مدیران محلی در ورامین اشاره کرد: فرونشست یک پدیده پهنهای است، اما وقتی اثرات آن به صورت نقطهای یا خطی ظاهر میشود، مدیران عمدتاً فقط اثرات موضعی را میبینند و برای تصمیمگیری فوری، به ترمیمهای موضعی اکتفا میکنند.
قهرودی افزود که نبود الزام سیاسی و اولویتدهی در سطوح کلان باعث شده تا همکاری شهروندان و کشاورزان هم محدود شود: شهروندی که خانهاش در محدوده فرونشست است نگران کاهش ارزش ملک است و کشاورزی که چاهش درگیر است، مقاومت میکند. این باعث میشود توصیهها و هشدارهای کارشناسان اثرگذاری لازم را نداشته باشن.
به گفته قهرودی، ناکامی ایران در کنترل فرونشست ناشی از چند عامل اصلی از جمله ضعف در اجرای قوانین برداشت آبهای زیرزمینی، نبود ساختار مدیریتی مشخص در بحرانهای آب، محدودیت بودجه و تمرکز مدیران بر ترمیمهای مقطعی و موضعی و عدم الزام سیاسی و نبود اولویت سیاستی برای فرونشست است.
او تاکید کرد که حتی برخی اقدامات مانند ساماندهی فاضلاب در شهرهای درگیر، به صورت دقیق ارزیابی نشده و مشخص نیست که تاثیر واقعی آن بر کاهش فرونشست چه بوده است.
این کارشناس مخاطرات طبیعی بر اهمیت کاهش نرخ فرونشست، پایش مستمر و کنترل تراز آبخوانها تاکید کرد و گفت: ما باید نرخ فرونشست را کاهش دهیم و شاخصهای پایش را کنترل کنیم. اقدامات ساختاری و سریع مورد نیاز است و باید الزامات سیاسی و مدیریتی برای اجرای قوانین تعریف شود.
او سخنان خود با یادآوری نقش آب در زندگی انسانها به پایان رساند: اگر آب نباشد، بسیاری از پدیدهها با زندگی انسانها گره میخورند و مشکلات تشدید میشود. توجه به محیط زیست و مدیریت پایدار منابع آب برای آینده ایران ضروری است.
