راه نجات آب ایران: بازچرخانی، بهینهسازی مصرف و جانمایی صحیح صنایع
۲ ساعت پیشکد خبر: 72547


رامین عرفانیان سلیمکارشناس بخش کشاورزی
در سالهای اخیر مصرف آب در ایران به مرز هشدار رسیده است. برآوردها نشان میدهد که سالانه بین ۹۵ تا ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب در کشور استفاده میشود که سهم بخش کشاورزی ۸۰ تا ۸۵ میلیارد، صنعت ۱۰ تا ۱۵ میلیارد و بخش شهری و خانگی حدود ۵ میلیارد متر مکعب است.
این اعداد نهتنها میزان مصرف بالای آب را نشان میدهند، بلکه حاکی از ناکارآمدی مدیریت منابع آب در بخشهای مختلف است. در بخش کشاورزی به دلیل بهرهوری پایین شبکههای انتقال، حدود ۲۰ درصد آب مصرفی در مسیر هدر میرود و همین مشکل در شبکههای شهری نیز به شکل شدیدتری نمود دارد؛ به گونهای که در شهر تهران سالانه حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب به دلیل فرسودگی شبکههای لولهکشی و استفاده از لولههای آزبست هدر میرود.
این هدررفت نهتنها منابع محدود را تلف میکند، بلکه هزینههای نگهداری و اصلاح شبکهها را نیز افزایش میدهد و فشار مضاعفی بر بودجههای عمومی وارد میکند.
در بخش صنعتی، مصرف آب با شدت بالاتری رخ میدهد و در نقاط جغرافیایی خاص میتواند بحرانزا باشد. صنایع آببر در مناطق خشک و کویری مانند یزد و اصفهان، فشار مضاعفی بر منابع آب زیرزمینی و سفرههای آب شیرین وارد میکنند.
در بخش صنعتی، مصرف آب با شدت بالاتری رخ میدهد و در نقاط جغرافیایی خاص میتواند بحرانزا باشد. صنایع آببر در مناطق خشک و کویری مانند یزد و اصفهان، فشار مضاعفی بر منابع آب زیرزمینی و سفرههای آب شیرین وارد میکنند.
هزینه تأمین آب برای بسیاری از این صنایع نیز بسیار بالاست؛ به طوری که انتقال هر متر مکعب آب از طریق پروژههای آبشیرینکن دریای عمان و خلیج فارس به مراکز صنعتی مرکزی کشور، حدود ۳ یورو تمام میشود. این در حالی است که سازمان خواربار جهانی توصیه میکند هر متر مکعب آب باید حداقل یک دلار ارزش افزوده ایجاد کند، در حالی که بسیاری از صنایع ایران نتوانستهاند بهرهوری واقعی از این منابع داشته باشند و همچنان مصرف بیرویه و پراکندگی صنایع آببر مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی را تشدید میکند.
صنایع غذایی و کشتارگاهها بیشترین مصرف آب را دارند و پس از آن، فولاد و فلزات پایه به دلیل نیاز به خنککاری و شستوشوی سیستمها، و سپس پتروشیمی، صنایع سلولزی و نساجی قرار میگیرند.
صنایع غذایی و کشتارگاهها بیشترین مصرف آب را دارند و پس از آن، فولاد و فلزات پایه به دلیل نیاز به خنککاری و شستوشوی سیستمها، و سپس پتروشیمی، صنایع سلولزی و نساجی قرار میگیرند.
مدیریت مصرف در این صنایع نسبت به سایر بخشها ملموستر است و راهکارهای مشخصی برای بهینهسازی آن وجود دارد. یکی از راهکارها، جانمایی صحیح صنایع جدید در مجاورت منابع آب پایدار و ترجیحاً مناطق جنوبی کشور است.
استفاده از آبشیرینکنها هزینهبر و انرژیبر است، اما میتواند منبع پایدار آب فراهم کند. برای صنایع موجود نیز بازچرخانی آب، کاهش مصرف آب شیرین و استفاده از منابع جایگزین مانند فاضلاب شهری باید در دستور کار قرار گیرد تا فشار بر منابع طبیعی کاهش یابد و پایداری زیستمحیطی حفظ شود.
بازچرخانی آب فشار بر منابع طبیعی را کاهش داده و به احیای دریاچهها و تالابها کمک میکند. جلوگیری از نشتی و نصب سیستمهای تصفیه پساب در صنایع ضروری است تا بهرهوری افزایش یابد و محیطزیست حفظ شود. بدون مدیریت دقیق، هدررفت آب در کشاورزی، صنعت و شهر بحران کمآبی و پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی جدی ایجاد میکند.
بازچرخانی آب فشار بر منابع طبیعی را کاهش داده و به احیای دریاچهها و تالابها کمک میکند. جلوگیری از نشتی و نصب سیستمهای تصفیه پساب در صنایع ضروری است تا بهرهوری افزایش یابد و محیطزیست حفظ شود. بدون مدیریت دقیق، هدررفت آب در کشاورزی، صنعت و شهر بحران کمآبی و پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی جدی ایجاد میکند.
برچسبها
در حال بارگذاری...





