نگاهی به نقش اینفلوئنسرها بر زندگی مردم؛ لایکبگیران فرهنگساز
اینستاگرام از یک شبکه اجتماعی فراتر رفته و به قدرتی فرهنگی-اقتصادی تبدیل شده است. بلاگرها با تأثیر مستقیم بر سبک زندگی، الگوی مصرف و حتی هویت کاربران، همزمان نقش مُصلح و مخرب را ایفا میکنند؛ ابزاری دو لبه که هم میتواند آگاهی و سلامت را ترویج دهد و هم مصرفگرایی و سرخوردگی را دامن بزند.


چرخه ناتمامی از لبخندهای زیبا، زندگیهای بینقص، محصولات متنوع، آموزشها و نمایش لایههای سیاه اجتماع؛ اینستاگرام ملغمهای از همهچیز و فضای بیانتهایی شده که دل کندن از آن سخت است. در یک دهه گذشته، این شبکه اجتماعی محبوب به سرعت مرزهای جذب مخاطب را درنوردید و بیـش از 2 میلیـارد و 700 میلیـون بـار توسـط کاربـران جهان دانلـود شـد.
بلاگرها پرچمدار جریانسازی در این شبکه هستند. گروهی که شهرت، محبوبیت، پول و مهمتر از آن عنصر تأثیرگذاری بر مخاطب را در دست دارند. چگونگی ایجاد تغییر در سبک زندگی مردم از سوی بلاگرها، موضوعی است که پژوهشگران را به تفکر واداشته، چراکه به دنبال آن پای تغییر فرهنگ یک جامعه به میان میآید.
سـیر فعالیت کاربران اینسـتاگرام از شـکلگیری اجتماع و فرهنگی تازه خبر میدهد. دنیا یا به قول مک لوهان، نظریهپرداز علوم ارتباطات «دهکده جهانی» حالا ساکنان جدیدی دارد. آنجا طبقات، مفهوم خود را دارند. آنها که نشـان آبـی اینستاگرام میگیرند، جزو طبقات بالا و کسانی که به هر ضرب و زور نمیتوانند فالوئر زیادی داشته باشند، جزو طبقات پایین محسوب میشوند.
چند روز پیش دیتاک، پلتفرم پایش شبکههای اجتماعی گزارش سالانه خود را منتشر کرد. براساس دادههای این گزارش حدود 93/1 درصد از جمعیت شاغل کشورها اینفلوئنسر هستند و ایران از این نظر در جایگاه دوم جهان پس از برزیل قرار دارد. ایران از نظر سهم اینفلوئنسرها از کل جمعیت شاغل در رتبه دوم و از نظر سهم جهانی اینفلوئنسرها پس از برزیل، هند و آمریکا رتبه چهارم را دارد. این در حالی است که فیلترینگ مانع بزرگی بر سر راه بلاگرهاست.
گسترش شبکههای اجتماعی، اینفلوئنسرها را در جایگاه کنشگران این عرصه و نیروی محرکه در شکلدادن به افکار، علاقهمندیها و در نهایت سبک زندگی مردم قرار داده است. بـراسـاس آخرین گــزارش ایســپا (مرکــز افکارســنجی دانشــجویان ایــران) تعــداد کاربــران ایرانــی اینســتاگرام ۴۴ میلیــون نفــر تخمیــن زده میشــود.
دکتر محسن عاشوری، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه فضای مجازی میگوید: «فضای مجازی رسانهای است که امروز به یک نهاد و مرجع اجتماعی تبدیل شده و جزء جداییناپذیر زندگی مردم است. بنابراین بدیهی است که فضای مجازی نگرشها و رفتارها را بهویژه در نسل جدید تغییر دهد.»
دگرگونی الگوهای مصرف
یکی از آشکارترین تأثیرات بلاگرها، در حوزه مصرفگرایی و گرایشهای مادی است. اینفلوئنسرهای مد و زیبایی با نمایش لباسها، لوازم آرایش و روتینهای مراقبت از پوست، مدام محصولات جدیدی معرفی میکنند.
مهتا، 22 ساله است و در این مورد میگوید: «من بیشتر پیج بیوتیبلاگرها را فالو میکنم. محصولاتی را که معرفی کنند میخرم، چون خودم نمیدانم چی خوب است و چی بد. گاهی گران است و تأثیری هم ندارد، بعضیوقتها هم خوب و بهصرفه و مؤثر است. گارانتی که ندارد.»
دنبالکنندگان، تحتتأثیر تأیید این افراد، به خرید محصولات معرفیشده ترغیب میشوند. دکتر عاشوری میگوید: «در تبلیغات تجاری کالایی در فضای مجازی با زیباییشناسی خوب ارائه میشود اما گاهی فرد در واقعیت میبیند که محصول تبلیغشده از کیفیت لازم برخوردار نیست و در واقعیت به دردنخور است. این یعنی ابزار بر ما سوار شده نه ما بر ابزار.»
بلاگرها گاهی برای رسیدن به درآمد هرکاری میکنند؛ از دعوت به کارهای خطرناک تا آسیبزدن به آثار تاریخی. همین چندوقت پیش یک بلاگر در املش، روی قلعه ۱۵۰۰ ساله که ثبت ملی هم شده، بنزین ریخت و آن را به آتش کشید. او موقع آتشسوزی با هلیشات فیلم گرفت تا در اینستاگرام فالوئر جمع کند. این آتشسوزی دو میلیارد تومان خسارت داشت. جامعهشناسان چنین حرکتی را وندالیسم و تخریب اموال عمومی میدانند. نتیجه چنین رفتارهایی بر نسل جوان احساس بیهویتی و عدم تعلق است.
رؤیای بیتعبیر موفقیت
همانطور که لم دادهای و در اینستاگرام چرخ میزنی، هزاران چشم تو را رصد میکنند و مدام میپرسند برنامهات برای پولدار شدن چیست؟ کی قرار است یکی از ۱۰ آدم موفق جهان باشی؟ بلاگرها خانهای پوشالی از موفقیت ساختهاند و مدام افراد را به خریدن آن تشویق میکنند.
آلن دوباتن، فیلسوف معتقد است شبکههای اجتماعی با تزریق این ایده که تو بهترینی و حتماً باید موفق و پولدار شوی، بدترین کار ممکن را در حق شما انجام میدهند. نه، واقعیت این است که قرار نیست همه پولدار شوند یا مقام و منصبی کسب کنند. درصد بالایی از آدمها معمولی زندگی میکنند با موفقیتهای ناچیز و پول کم.
تعریف خوشبختی در این شبکهها چیزی متفاوت از آن است که انسان در زندگی واقعی درک میکند. به گفته دوباتن نسل بشر از آغاز تا حالا غرق در حماقت است. بنابراین اگر جرأت انجام کارهای عجیب را ندارید و خیلی هم پولدار نیستید نه غصه بخورید نه گول بلاگرها را. چون تنها نیستید و هفت میلیارد نفر دیگر شبیه شما هستند و نمیدانند باید با زندگی خود چه کنند.
پرتاب به دنیای واقعی
هر روز هزاران تصویر لاکچری از سوی اینفلوئنسرها به نمایش درمیآید که میتواند حس کمبود را در مخاطبان ایجاد کند و آنها را به سمت آرزوی دستیابی به چنین سبک زندگیای سوق دهد.
دکتر عاشوری، پژوهشگر فضای مجازی میگوید: «در مورد سبک زندگی، مردم باید واقعیتهایی را بفهمند اما فضای مجازی خیلی از آنها را منتقل نمیکند. وقتی فرد به دنیای واقعی میآید خلأیی در او شکل میگیرد. در مواجهه با واقعیتها نوعی هویتزدایی و سرخوردگی اجتماعی بروز پیدا میکند که نتیجه آن گسترش نابسامانیهای اجتماعی، ضدارزشها، ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی است.»
نکته اینکه این شغل بلاگر و منبع درآمد اوست. طبق گزارش دیتاک، هزینه پست اینفلوئنسرها و مگابلاگرهای ایرانی با بیشتر از یک میلیون دنبالکننده در اینستاگرام، بین ۱۵۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان و برای استوری بین ۴۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان است. کاوه، کاربر اینستاگرام یکبار اتفاقی یک بلاگر سفر را دیده است.
او میگوید: «بلاگر با آبوتاب از آن شهر و زیباییها و جاهای ارزانش تعریف میکرد و در لایو میگفت حتماً به اینجا سر بزنید. طوری زاویه را تنظیم کرده بود که پشت سرش تصویر زیبایی باشد اما من میدانستم که آنجا یک شهر معمولی است، نه آثار تاریخی خاصی دارد نه طبیعت شگفتانگیزی.»
پیوندهای مجازی؛ جداییهای واقعی
گسستهای اجتماعی از موارد دیگری است که وقوع آن از طریق فضای مجازی صورت میگیرد. دکتر عاشوری توضیح میدهد: «مسئله دیگر جدایی در خانوادههاست. نوعی بیگانگی عاطفی در خانوادهها ایجاد شده، یعنی افراد یک خانواده در یک فضای فیزیکی با هم زندگی میکنند اما هیچگونه تعاملی با هم ندارند و مدام سرشان توی گوشی است. این خودش یک آسیب بزرگ است. اگر فضای مجازی طوری ساماندهی شود که سبک زندگی سنتی که در گذشته داشتیم را احیا کند و اینفلوئنسرها بتوانند این فضا را بسازند نقش مهمی در هویتیابی و غنیسازی فرهنگمان با شرایط روز طراحی و ایجاد میکنند.»
وابستگی به فضای مجازی به نوعی اعتیاد در نسل جوان تبدیل شده. شهاب دانشجوی ترم دوم است. او میگوید: «وقتی در خانه هستم بیشتر وقتها در اتاقم میمانم و در اینستا میچرخم. حوصله ندارم بروم با پدر و مادرم حرف بزنم. آنها حرف مرا درک نمیکنند. تازه گاهی میروم بیرون میبینم خودشان هم توی اینستا هستند.»
آن سوی سکه؛ نقش مثبت فعالان مجازی
بلاگرها همیشه هم اثرگذاری منفی ندارند و میتوانند آگاهی در مورد خیلی از مسائل مغفولمانده را به مخاطبان تزریق کنند. دکتر عاشوری، میگوید: «گروههای مرجع مجازی میتوانند تحولگرا باشند و فرهنگها و ارزشها و الگوهای سنتی را تغییر دهند. این پدیده اثرات مستقیم و غیرمستقیم دارد؛ هم میتواند هنجارها و ارزشهای اجتماعی را مطرح و هم بر خلاف آن عمل کند. در واقع یک ابزار دوسویه است. ما بهرهگیری از تکنولوژی و امکانات فضای مجازی را نفی نمیکنیم بلکه میگوییم باید آن را به سمتی هدایت کرد که بتواند نقش واقعی خود را در ارائه ارزشها ایفا کند. فضای مجازی در کسری از ثانیه میتواند حجم بسیار بالایی را در بین افراد پخش کند و این یعنی قدرت رسانه.»
بسیاری از اینفلوئنسرهای حوزه سلامت، با به اشتراک گذاشتن روتینهای ورزشی و نمایش بدنهای ورزیده، مردم را به سمت سبک زندگی فعالتر و سالمتر سوق میدهند. آن هم در ایران که جامعهای بیتحرک است و به گواه آخرین دادهها، بیش از 50 درصد جمعیت آن دچار مشکلات اسکلتی-عضلانی هستند. چنین آماری یعنی یک سالمندی پرهزینه و سخت در انتظار ایرانیهاست.
همچنین بلاگرهای تغذیه، رژیمهای غذایی متنوعی را ترویج میکنند. این امر میتواند به آگاهیبخشی کمک کند، باز هم برای جامعه ایران که غذاهای سنتی آن سرشار از نشاسته و کربوهیدرات و قند است و با سبک زندگی جدید همخوانی ندارد.
شیما، زنی 42 ساله است که میگوید: «سالها خودم رژیم میگرفتم و لاغر نمیشدم. یک بلاگر در اینستا برنامهای داد و من با اجرای آن به وزن دلخواهم نزدیک شدم. برنامه او ایرادهای من در رژیمهای قبلی را نداشت، سبک غذاخوردنم اصلاح شد و همین کمکم کرد.»
در سالهای اخیر بلاگرهایی در حوزه سلامت روان و توسعه فردی، آموزش از راه دور، معرفی کتابها و آموزش مفاهیم مالی به زبانی ساده ظهور کردهاند. حامد که حالا یک تریدر است میگوید: «من ترید را از اینستا یاد گرفتم. هرروز هم به پیجهای معروف سر میزنم که ببینم نظر آنها در مورد بازار چیست. بیشتر اوقات راهنماییهای خوبی میکنند و تصمیم گرفتن در خرید و فروش برایم راحتتر میشود.»
حضور پررنگ بلاگرها در شبکههای اجتماعی، نقش بیبدیل –مثبت با منفی- آنها را در تغییر سبک زندگی و تأثیرگذاری بر ذهنیت فرهنگی مردم نشان میدهد. در جدال بین قدرت پرهیاهوی بلاگرها و فریادهای بیصدای افراد دلسوز، سواد رسانهای و توانایی تفکر انتقادی در مخاطبان برای تمایز میان محتوای مفید و مضر، بیش از هر زمان دیگری اهمیت مییابد تا بتوانند با هوشیاری از فرصتهای این فضا بهرهمند شوند و از آسیبهای آن در امان بمانند.





