داشتن سبک زندگی سالم با خودمراقبتی

بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، خودمراقبتی به مجموعه عملکردهایی گفته می‌شود که هر فرد برای حفظ سلامت جسمی و روانی و پیشگیری از ابتلا به بیماری‌ها و اقدامات درمانی مناسب برای بهبود خود به کار می‌گیرد. این در حالی است که در صورتی فعالیت‌های کاهش استرس، ورزش و خودمراقبتی مؤثر واقع می‌شود که ابتدا انسان به نیازهای اساسی خود برسد زیرا خودمراقبتی از داشتن یک سبک زندگی سالم آغاز می‌شود. اهمیت خودمراقبتی، ما رابر آن داشت تا گفت‌وگویی داشته باشیم با دکتر علی فرجام؛ روانشناس اجتماعی که در پی می‌آید.

خودمراقبتی چیست؟

خودمراقبتی به معنای مجموعه‌ای از اقدامات و رفتارهایی است که فرد به منظور حفظ و ارتقای سلامت جسمی، روانی و عاطفی خود انجام می‌دهد. این مفهوم شامل فعالیت‌هایی ملانند تغذیه سالم، ورزش مناسب، خواب کافی و مراقبت از بهداشت فردی است. همچنین توجه به نیازهای احساسی و روانی مانند مدیریت استرس، ایجاد مرزهای شخصی و رسیدگی به روابط سالم، از دیگر جنبه‌های خودمراقبتی محسوب می‌شود. این اقدامات کمک می‌کنند که فرد از سلامت خود در برابر فشارها و مشکلات روزمره محافظت کند و در نتیجه با انرژی و توان بیشتری به فعالیت‌های خود بپردازد. خودمراقبتی نه تنها باعث پیشگیری از بیماری‌ها می‌شود بلکه به فرد این امکان را می‌دهد که بهبود کیفیت زندگی خود را در دست گیرد. در جامعه امروز که بسیاری از افراد با استرس‌های شغلی و اجتماعی روبه‌رو هستند، خودمراقبتی به ابزاری ضروری برای تقویت سلامت روان تبدیل شده است. از سوی دیگر، خودمراقبتی با ایجاد آگاهی بیشتر نسبت به نیازهای شخصی، فرد را توانمندتر می‌سازد تا تصمیمات بهتری برای سلامت خود بگیرد.

خودمراقبتی دارای چه مؤلفه‌هایی است؟

مهمترین مؤلفه‌های خودمراقبتی عبارتند از:

- سلامت جسمی: به معنای توانمند بودن بدن برای فعالیت روزانه، حفظ انرژی برای موارد اضطراری و دوری از بیماری‌ها، ورزش و خواب کافی.

- افزایش خودآگاهی: خودآگاهی به این معنا است که شما شناخت دقیقی از شخصیت خود که شامل توانایی‌ها، نقاط ضعف، افکار و اعتقادات، احساسات و محرک‌ها دارید؛ از این رو راحت‌تر می‌توانید با چالش‌ها و مشکلات برخورد کنید.

– بهبود کیفیت زندگی: ادراک یک فرد از موقعیت خود در زندگی در چارچوب فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زندگی می‌کند و در ارتباط با اهداف، انتظارات، استانداردها و نگرانی‌هایش است و اینکه چگونه می‌تواند زندگی بهتری داشته باشد.

– پیشگیری از بیماری‌ها: پیشگیری عبارت است از اقداماتی که به منظور حفظ سلامتی افراد سالم و جلوگیری از بروز بیماری در آنها صورت می‌گیرد و با اقداماتی مانند ارتقای سطح بهداشت عمومی، بهزیستی و کیفیت زندگی افراد تأمین می‌شود؛ بنابراین منظور از پیشگیری اولیه، پیشگیری قبل از بیماری با کنترل علل و عوامل خطر است.

در مورد انواع دیگر خودمراقبتی هم توضیح می‌دهید؟

- خودمراقبتی روانی شامل انجام رفتارهایی است که به آرامش و احساس رضایت درونی ما منجر می‌شود، همچنین باعث افزایش اعتماد به نفس، توسعه مهارت‌های فردی و توانمندها برای مقابله با رویدادهای استرس‌زای زندگی می‌شود. ایجاد یک رابطه سالم به خود از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا مستلزم شناخت و احترام به نیازها و ایجاد تعادل بین خواست‌های شخصی و بیرونی است.

- خودمراقبتی اجتماعی: شامل رفتارهایی است که معمولاً ارتباط ما با دیگران را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و بخشی از آن بر یادگیری مهارت‌های ارتباط مؤثر تأکید دارد، مانند: معاشرت یا مراوده با دیگران، وقت گذاشتن برای تفریح با دوستان، زمان گذاشتن و ابراز علاقه به کسانی که برای ما مهم هستند. در این بین باید توجه داشت زندگی دیگران دست ما نیست. بهترین کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم حمایت و همدلی است؛ زیرا مسئولیت مشکلات احساسی دیگران به عهده ما نیست بلکه به عهده درمانگر است.

- خودمراقبتی معنوی: شامل رفتارهایی است که معمولاً وابسته به اعتقادات معنوی ما است؛ مانند: اختصاص زمانی در روز برای عبادت، انجام کارهای عام المنفعه، کمک به نیازمندان، انجام آیین‌های گوناگون شکرگزاری که در سلامت روان ما نیز تأثیر بسیار زیادی دارد و به ما کمک می‌کند با سهولت بیشتری با فرازونشیب‌های زندگی مقابله کنیم.

چه باورهایی غلطی در مورد خودمراقبتی وجود دارد؟

متأسفانه باورهای غلطی نیز در ارتباط با خودمراقبتی وجود دارد که عبارتند از:

- تعهد بیش از حد به دیگران: متعهد شدن به انجام کار دیگران بدون در نظر گرفتن آرامش یا ظرفیت خود.

- افکار خودانتقادی: به این معنا که مدام از خود انتقاد می‌کنید و برای خود استانداردهای غیرواقعی در نظر می‌گیرید و با خود خشن هستید.

– تعهد بیش از حد به دیگران: به انجام دادن کارها برای دیگران تعهد دارید و با این کار، آرامش خود را از دست می‌دهید.

– نادیده گرفتن احساسات: احساسات خود را سرکوب و از پرداختن به مسائل اساسی اجتناب می‌کنید؛ زیرا راحتی دیگران را به راحتی خود ترجیح می‌دهید.

– غفلت از خود: به طور مرتب از مراقبت خود غفلت می‌کنید و نیازهای اساسی زندگی را جزو اولویت‌های خود نمی‌دانید.

- ازخودگذشتگی به خاطر دیگران: یادتان باشد که شما باید در اولویت اول باشید تا بتوانید به بهبود زندگی دیگران کمک کنید.

- باور به اینکه دیگر از من گذشته است: بسیاری از افراد خود را از بسیاری از فعالیت‌های تأثیرگذار بر سلامت روان محروم می‌کنند؛ با این باور که دیگر از آنها گذشته است.

- ترس: ترس از قضاوت دیگران که معمولاً در اولویت قرار دارد و باعث می‌شود ما از خواسته‌ها و اهداف‌مان فاصله بگیریم یا ترس از اینکه معاینات دوره‌ای را انجام دهیم مبادا به بیماری مبتلا شده باشیم.

- وسواس بیش از حد: وسواس باعث می‌شود با وجود انجام رفتارهای خودمراقبتگرانه، آرامش لازم را به دست نیاوریم؛ مانند وسواس به خاطر مراقبت‌های بهداشتی و ابتلا به انواع بیماری ها و...

کد خبر: 76022

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 0 =