کاشی‌کاری حرم ائمه (ع)، احساسی عجیب به انسان می‌دهد

جدای از بحث زیبایی‌شناسی و کاشی‌هایی که مخصوص اماکن خاصی ساخته می‌شوند ‌که در آنها موضوع زیبایی‌شناسانه مطرح است و فقط مخصوص اماکن خاصی هستند و فقط در جاهای خاص مانند اماکن مقدس، ‌محراب و ایوان مساجد کاربرد دارد، کاشی حرف اول را در صنعت ساختمان‌سازی می‌زند.

به گزارش آتیه آنلاین، به جرأت می‌توان گفت که در سرتاسر عالم هستی از دیرباز، هنر کاشی‌سازی و کاشی‌کاری فقط مختص ایرانیان بوده و است؛ به‌ویژه هنرمندان شهر اصفهان که در زمینه هنر کاشی‌کاری و کاشی‌سازی همیشه حرف اول را همواره زده و کماکان نیز می‌زنند. ‌شاید باور این موضوع کمی سخت باشد که بتوان با استفاده از مقدار کمی خاک رس و کمی رنگ و لعاب، کاشی‌هایی با رنگ‌ها و ‌خطوط بسیار زیبا آفرید که چشم هنر بیننده‌ای را می‌نوازد و او را به تحسین وامی‌دارد؛ کاشی‌هایی با خطوط نستعلیق یا کوفی ‌و رنگی لاجوردی و مزین به آیات متبرک قرآن مجید در اندازه‌هایی مختلف، اما به صورت هماهنگ و یکدست که در کنار هم ‌چیده شده و چشم‌انداز و جلوه‌ای زیبا و بی‌نظیر و باشکوه به فضای اطراف خود می‌بخشد و چشمان هر رهگذری را به خود ‌خیره می‌سازد. این هنر از دیرباز در کشور ما به‌ویژه در شهر اصفهان رواج داشته و کماکان نیز دارد. در واقع می‌توان گفت که شهر اصفهان، ‌خاستگاه اصلی هنر کاشی در جهان است؛ نه‌تنها هنر کاشی‌سازی و کاشی‌کاری بلکه بسیاری از صنایع دستی کشور ما، حاصل ‌دست هنرمندان اصفهانی است و هنرمندان این شهر در این زمینه از شهرتی جهانی برخوردارند. هنر کاشی در کشور ما در طول ‌تاریخ خود، استادکاران فراوانی و معروفی را به خود دیده است که آثار هنر دست آنان هنوز بر اماکن متبرکه مانند حرم امامان ‌معصوم (ع) در عتبات عالیات و برخی مساجد بزرگ و معروف کشور مشاهده می‌شود. ‌ در این شماره از آتیه‌نو با محمد مصدق‌زاده، از هنرمندان و پیشکسوتان و همچنین استادکاران برجسته هنر کاشی در کشورمان، ‌گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم تا با هنر کاشی و همچنین سابقه و قابلیت‌های فراوان آن در تولید و اشتغال برای‌مان بگوید. گفت‌وگوی ما را در ادامه بخوانید. ‌

در زمینه هنر کاشی برای‌مان بگویید. با توجه به اینکه خود شما اصالتاً اصفهانی هستید، آیا این هنر فقط مختص شهر ‌شماست؟

خیر. هنر کاشی فقط مختص اصفهان نیست! اصفهان از دیرباز کانون اصلی برخی هنرها و صنایع ‌دستی بوده که هنر کاشی‌سازی نیز یکی از آنها به شمار می‌رود. به عنوان مثال، کاشی‌های ساخته شده توسط استادان یزد به‌ویژه «میبد» نیز بسیار مشهور است، اما اصفهان به دلیل گستردگی و شناخته شدن و قبول و پذیرفته شدن و رواج آن به عنوان ‌یک مرکز هنری از دیرباز در کشور و تجارت آثار هنری ساخته شده توسط هنرمندان اصفهانی، همواره معروف بوده و کماکان نیز هست. این ‌دامنه وسعت و همچنین سنت نیز شاید به این دلیل است که از گذشته رواج داشته و نسل به نسل؛ از پدر به پسر و از استاد به شاگرد منتقل شده و ‌کماکان نیز این رسم و سنت همچنان ادامه دارد. ‌

به نظر شما آیا دین مبین اسلام، تأثیری در هنر کاشی‌کاری گذاشته است؟

صددرصد. این موضوع را نه ‌فقط در هنر کاشی‌کاری بلکه در سایر هنرها نیز می‌توان به عینه مشاهده کرد. اسلام به دلیل روح و ‌ارتباط و حس و حالی که بر هنرمند هنگام خلق یک اثر هنری برجای می‌گذارد، در خلق آثار هنری بسیار تأثیرگذار است. به عنوان ‌مثال در این زمینه، اگر شما به هنرمندان خطاط نگاه کنید که آیات قرآن کریم را خطاطی می‌کنند یا فقط همان «بسم‌ الله ‌الرحمن الرحیم» را با انواع سبک‌ها و شکستگی‌ها و حالات زیبا مانند نسخ یا نستعلیق یا کوفی خطاطی می‌کنند و یا سایر آیات قرآن کریم ‌را دستمایه آثار هنری خود می‌سازند، آن حس و حال و ارتباط معنوی، شور و حالی در هنرمند به وجود می‌آورد که در اثر خلق ‌شده توسط او کاملاً نمایان است و در اثرش تبلوری عینی دارد. در هنر کاشی نیز همین نگاه و حس و حال وجود دارد و به نظر ‌من حتی بیش از سایر هنرها این نوع ارتباط در آثار مشاهده می‌شود؛ به این دلیل که در اماکن متبرکه و خاصی مانند امامزاده‌ها، مساجد و... نصب می‌شوند، در صورتی که ‌سایر آثار هنری فقط در موزه‌ها به نمایش درمی‌آیند. کاشی‌هایی با خط زیبا متبرک با نام مقدس «الله» و یا نام مقدس حضرت ‌رسول (ص) و یا امامان معصوم (ع) با رنگ‌های لاجوردی و نقش و نقوش اطراف و حاشیه آن، نه‌ فقط در بحث زیبایی‌شناسی بلکه یک نوع ارتباط معنوی خاصی، هم بر هنرمند و هم بیننده اثر برجای می‌گذارد. در اینجاست که ما به یاد این حدیث شریف می‌افتیم که می‌فرماید «خداوند زیباست و زیبایی‌ها را دوست می‌دارد». ‌

کاشی‌های ساخته شده توسط شما اکنون در چه اماکنی نصب هستند؟

این موضوع افتخاری است که نصیب من شد که لحظه‌لحظه آن برای من ثبت خاطرات فراوانی را به ‌همراه داشت. من به همراه برادرم استاد حسین مصدق‌زاده (که از من بزرگتر هستند و در زمینه کاشی شهرتی جهانی دارند) در ‌مرمت بارگاه ملکوتی امامین کاظمین یعنی حضرت امام موسی‌ بن‌جعفر (ع) و همچنین امام جواد (ع) شرکت داشتیم و صحن و ‌بارگاه ملکوتی این دو امام همام را کاشی‌کاری کردیم. همچنین من در ساخت سردر خانه هنرمندان اصفهان، سردر امیر چخماق در یزد ‌و مسجد مقدس جمکران و بسیاری از امامزاده‌های کشور شرکت داشتم و کاشی‌های من در این اماکن نصب هستند که ‌این موضوع افتخاری برای من حقیر است و امید که توشه‌ای برای آخرت باشد و مورد قبول واقع شود. ساخت و مرمت در اماکن ‌مذهبی حس و حال عجیبی به انسان می‌دهد. ممکن است شما در یک مکانی مانند موزه یا جایی دیگر کار کنید، اما هنگامی که به ‌عنوان مثال، محراب یک مسجد یا امامزاده و در سطح بالاتر صحن یک امام معصوم را کاشی می‌کنید و کاشی‌های ساخته شده توسط ‌شما در آنجا نصب می‌شود، حس و حال عجیبی در انسان ایجاد می‌کند که هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جای آن را پر کند. ‌

چرا رنگ آبی و لاجوردی از سوی کاشی کاران در گنبد و گلدسته‌ها و ایوان و رواق‌ها ‌به کار گرفته می‌شود و این رنگ در این هنر، حرف اول را می‌زند؟ آیا این انتخاب، دلیل خاصی دارد؟

ببینید در هر هنری، یک یا چند رنگ، همواره بهتر جواب می‌دهد و روی کار می‌نشیند و به اثر رنگ و لعاب بهتری می‌بخشد و ‌به عنوان تم اصلی در کار انتخاب می‌شود. به عنوان مثال، شما در هنر فرشبافی، رنگ لاکی یا کرم و یا شتری را بیش از رنگ‌های ‌دیگر می‌پسندید، در حالی که همین رنگ‌ها ممکن است در تابلوفرش بسیار کم به کار رود و یا از آنها استفاده نشود. در هنر ‌معماری اسلامی نیز این موضوع مصداق دارد. نقش و به کار بردن آیات قرآن کریم بر روی کاشی در گنبد و گلدسته با تم آبی رنگ ‌و در برخی موارد لاجوردی تند، بیش از دیگر رنگ‌ها به کار می‌رود و به آن جلوه می‌دهد. ضمن اینکه رنگ آبی، رنگ آسمان و دریا است و انسان ‌همواره با آن مأنوس بوده و هست و حس آسمانی و آرامبخشی را در او ایجاد می‌کند. رنگ آسمان نیلی و عظمت دریای لاجوردی همواره انسان را به ‌یاد عظمت و قدرت پروردگارش می‌اندازد و او در برابر این همه عظمت و شکوه به سجده وامی‌دارد؛ بنابراین آیات قرآن کریم با این ‌رنگ، جدای از بحث زیبایی‌شناسانه، تأثیر فراوانی از خود برجای می‌گذارد. ‌

به نظر شما چگونه می‌توان از هنر کاشی، اشتغال و تولید ایجاد کرد؟     ‌

ببینید همه ما در منازل خود کاشی داریم. جدای از بحث زیبایی‌شناسی و کاشی‌هایی که مخصوص اماکن خاصی ساخته می‌شوند ‌که در آنها موضوع زیبایی‌شناسانه مطرح است و فقط مخصوص اماکن خاصی هستند و فقط در جاهای خاص مانند اماکن مقدس، ‌محراب و ایوان مساجد کاربرد دارد، کاشی حرف اول را در صنعت ساختمان‌سازی می‌زند. شما در سردر ورودی هر ساختمانی از ‌دیرباز کاشی با نقش متبرک «بسم‌الله» و یا آیه «وان‌یکاد» و یا اسماء متبرک پنج تن آل‌عبا (ع) را مشاهده می‌کنید. کاشی و ‌سرامیک جزیی لاینفک از صنعت ساختمان‌سازی به شمار می‌رود. هرچند کشور ما در این صنعت حرف اول را در منطقه می‌زند ‌و ما هیچ رقیبی در این زمینه، نه‌تنها در منطقه بلکه در کل جهان نداریم و کاشی و سرامیک‌های تولید ایران به اکثر نقاط جهان ‌صادر می‌شوند، اما موضوع اصلی این است که ما در صنعت کاشی‌های زینتی و نفیس چندان کار در خور توجهی؛ چه در زمینه ‌تبلیغات و یا صادرات و معرفی محصولات و آثار هنری‌مان انجام نداده‌ایم و هنوز کشورهای دیگر نسبت به هنر کاشی و نقش آن ‌در بحث زیبایی‌شناسی اطلاع چندانی ندارند. فقط توریست‌هایی که برای بازدید به ایران می‌آیند، این زیبایی را مشاهده می‌کنند و ‌از آن عکس و فیلم می‌گیرند. در زمینه هنر کاشی آنچه که امروزه در موزه‌های معروف جهان نگهداری می‌شود، حاصل کندوکاو ‌و جست‌وجوی موزه‌داران اروپایی بوده است، نه خود ما در معرفی آثار برتر هنری کشورمان به ملل دیگر جهان و این موضوعی ‌است که از دید ما، همواره در ادوار مختلف پنهان مانده است. به یاد دارم در دهه ۸۰ دوستی که به کشور فرانسه سفر کرده بود و ‌در این سفر خود نیز بازدیدی از موزه معروف «لوور» شهر پاریس داشت. هنگام بازدید از آن موزه از غرفه هنر اسلامی، کاشی ‌ساخت و طراحی من که منقش با نام «بسم‌الله‌ الرحمن ‌الرحیم» بود را مشاهده کرده بود که من تا قبل از آن از آن بی‌خبر و بی‌اطلاع بودم. بنابراین ما می‌توانیم با برگزاری نمایشگاه‌های مختلف و در سطح بین‌المللی؛ چه در داخل و چه خارج از کشور، این ‌هنر را به ملل دیگر جهان معرفی کنیم تا زمینه تبلیغ برای ان فراهم و در نتیجه بازار آن گسترده‌تر شود که این موضوع طبیعتا ‌زمینه تولید و رونق بیشتر آن را فراهم خواهد ساخت. این موضوعی طبیعی است که تولید، اشتغال را نیز به همراه خود می‌آورد؛ ‌بنابراین ما در این وضعیت کنونی که کشور با کمبود اشتغال مواجه است، باید از تمامی ظرفیت‌های موجود در زمینه تولید و ‌اشتغال، استفاده بهینه کنیم و چه میراثی گرانبهاتر و ارزشمندتر از هنر پیشینیان ما که برای ما به یادگار گذاشته‌اند و ما نیز ‌موظفیم آنچه را که آنان با سختی و مشقت فراوان و با کوچکترین و کمترین ابزار و امکانات ممکن و موجود در عصر و دوره خود ‌ساخته و اکنون در اختیار ما قرار داده‌اند را نیز به نسل جدید و آنان نیز سپس به نسل بعد از خود آموزش و اشاعه دهند و این ‌میراث گرانقدر و ارزشمند را حفظ کنند. در این زمینه می‌توان به کشور چین اشاره کرد که این کشور از فرهنگ و آثار و تمدن ‌ملل دیگر جهان، نهایت بهره‌برداری و استفاده را جهت تولید خود و رونق بازار خود می‌برد و تولید و اشتغال و در نتیجه صادرات ‌خود را بالا برده و از این راه سود سرشاری را روانه کشور خود می‌سازد. من در سفری که به زنجان داشتم، در بازار این شهر مشاهده کردم که ‌حتی در زنجان که مرکز و قطب تولید چاقو در کشورمان و حتی منطقه است، چاقوهای ساخت چین، مشابه همان تولید زنجان، ‌اما مواد با بی‌کیفیت و تقلبی به وفور یافت می‌شود. خب این موارد موضوعاتی است که حتماً باید در مورد آن تصمیمات جدی ‌اتخاذ شود. البته با بیانات رهبر معظم انقلاب مبنی بر حمایت از تولید داخل و همچنین همت و پشتکار دولت جدید در حمایت از ‌تولید داخل، نوید از چشم‌اندازی روشن می‌دهد که امیدواریم همه با هم دست در دست یکدیگر داده و صنعت و تولید داخلی خود ‌را رونق بخشیم.    ‌

نویسنده : اعظم زنگی روزنامه نگار

کد خبر: 36697

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 1 =