آتیه آنلاین / طراحی خطمشیهای حوزه حمایتهای اجتماعی با هدف مبارزه با پدیده فقر و حمایت از خانوارها و افراد در مواجه به تکانههای اقتصادی و اجتماعی، همواره به عنوان یکی از اولویتهای نخبگان سیاسی و اقتصادی کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته مدنظر بوده و در این میان، دامنه و عمق آن بستگی به چارچوب ایدئولوژیک طراحی این خطمشیها داشته است. این خطمشیها از طریق اجرای طرحهای حمایت اجتماعی مشتمل بر تأمیناجتماعی، بیمه اجتماعی، کمکهای اجتماعی و قوانین بازار کار از سقوط افراد و خانوارهای آنها به ورطه فقر جلوگیری کرده و منجر به ایجاد دسترسی به خدمات اولیه میشود. همچنین از طریق ارتقاء بهرهوری، سببساز رشد اقتصادی شده و نهایتاً منجر به تقویت انسجام روابط اجتماعی و رشد سرمایه اجتماعی خواهد شد. با این حال، بهرغم اجماع نظر بر روی این خطمشیها و عملیاتیسازی آنها در کشورهای مختلف، پایین بودن میزان پوشش حمایتهای اجتماعی به افراد شاغل در بخش غیررسمی اقتصاد از اصلیترین چالشهای حکومتها در بسیاری از کشورها است.
سهم بانوان در اقتصاد
بالا بودن سهم بانوان در بخش غیررسمی اقتصاد از یک طرف و ضریب پوشش پایین ارائه حمایتهای اجتماعی در بخش غیررسمی اقتصاد از طرف دیگر، منجر به افزایش شدت آسیبپذیری این قشر شده و در نتیجه تدوین خطمشیها و طرحهای حمایت اجتماعی برای بخش غیررسمی اقتصاد را بیش از پیش حائز اهمیت میکند. مجموعه عواملی که منجر به سهم بالای بانوان در بخش غیررسمی اقتصاد شده به صورت نسبی عبارتند از درجات پایینتر تحصیلات، مهارتها و انواع مختلف منابع (مشتمل بر زمانی، مالی و ارتباطی). وظایف خانگی و مسئولیتهای مراقبتی که بر شانه بانوان است، فقر زمانی قابل توجهی را برای آنها به همراه آورده
است. حاصل آنکه آنها انعطافپذیری بیشتری را در زمینه مکان یا زمانبندی مشاغل درخواست میکنند که معمولاً منتج به آن خواهد شد که حقوق کمتری را نیز دریافت کنند، اما موضوع به همینجا خاتمه پیدا نمیکند! نابرابریهای ساختاری و جنسیتی موجود در جوامع منجر به سهم بالای بانوان در مشاغل نیازمند مهارت پایین و کمدرآمد شده که این مورد منجر به مشارکت بانوان در آسیبپذیرترین و نامنترین مشاغل بخش غیررسمی اقتصاد و در نتیجه فقر و حاشیهنشینی اجتماعی در بین این گروه از بانوان میشود که خود آسیبپذیری آنها در برابر تکانههای اقتصادی و اجتماعی را به دنبال دارد. شرایط اقتصاد کلان و بحرانهای اقتصادی نیز بر سوق دادن بانوان به قبول مشاغل با دستمزد پایین و در بخش غیررسمی اقتصاد نقش حائز اهمیتی ایفا میکند. به عنوان مثال، طی بحران مالی سال ۲۰۰۸، اشتغال بانوان در بخش غیررسمی اقتصاد با افزایش حائز اهمیتی مواجه شد.
پوشش حمایتهای اجتماعی
در کنار سهم بالای بانوان در بخش غیررسمی اقتصاد، شرایط نامناسب شغلی، عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر به پایین بودن پوشش حمایتهای اجتماعی برای آنها شده است. برخی از این عوامل عبارتند از نداشتن شرایط مورد انتظار جهت عضویت در طرحهای حمایت اجتماعی، پایین بودن توان مالی جهت پرداخت حق عضویت، ناآشنایی و نداشتن توانایی مورد نیاز جهت انجام فرایندهای اداری مورد نیاز عضویت در طرح، پایین بودن سطح اعتماد به ارائهدهندگان طرح و درک نامناسب از مزایا و منافع طرحهای حمایت اجتماعی. بر اساس آمار و مستندات موجود، بانوان فعال در بخش غیررسمی اقتصاد دارای درآمد پایینتر و یا اعتماد به تداوم جریان درآمدی کمتری نسبت به آقایان برای پرداخت حق عضویت در طرحهای حمایت اجتماعی هستند. نابرابری جنسیتی در خانواده نیز بر دسترسی شخصی بانوان به طرحهای حمایت اجتماعی تأثیرگذار است. در بسیاری از موارد عدم تمایل مرد به عنوان سرپرست خانوار به عضویت همسر خود در طرحهای حمایتی تأثیرگذار بوده و به دلیل اینکه پول در اختیار مرد است، این موضوع منجر به ایجاد محدودیت برای عضویت زنان میشود. کانالها و مسیرهای متفاوت اطلاعرسانی مردان نسبت به زنان نیز منجر به کاهش ضریب پوشش ارائه خدمات حمایت اجتماعی برای آنها از طریق کاهش دسترسی به اطلاعات شده است. از طرف دیگر، بانوان به علت کار و مسئولیتهای مراقبتی به صورت همزمان، زمان کمتری را برای طی کردن فرایندهای دستوپاگیر اداری جهت عضویت در طرحهای حمایت اجتماعی دارا هستند. نهایتاً پایین بودن نسبی سطح سواد بانوان در بخش غیررسمی اقتصاد به معنای پایینتر بودن دانش و آگاهی آنها نسبت به طرحهای بیمه اجتماعی شده است.
رویکردهای خلاقانه و نوآورانه
مجموعه عوامل فوق سبب شده تا ارائه خدمات حمایت اجتماعی به بانوان بهویژه بانوان فعال در بخش غیررسمی اقتصاد، نیازمند رویکردهای خلاقانه و نوآورانه نسبت به مدلهای متداول موجود شود. درک موانعی که بانوان هنگام دسترسی به حمایتهای اجتماعی با آن روبهرو هستند برای بهبود پوشش و ارائه خدمات حمایت اجتماعی، ارتقاء برابری جنسیتی و دستیابی به اهداف توسعه پایدار از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به این موضوع بسیار حائز اهمیت است که این عدم گسترش ضریب پوشش ارائه خدمات حمایت اجتماعی به بانوان - بهویژه در بخش غیررسمی اقتصاد که منجر به افزایش آسیبپذیری آنها شده - در برخی موارد ریشه در ماهیت اقتصاد غیررسمی داشته و در برخی موارد دیگر این موانع خاص مربوط به مقوله تفاوتهای جنسیتی است؛ بنابراین ضروری است که در زمانی طراحی برنامههای حمایت اجتماعی هر دو مورد در زمان طراحی برنامههای ویژه بانوان مدنظر قرار گیرد تا این گروه آسیبپذیر نیز بتوانند از مزایای نظام تأمیناجتماعی فراگیر مبتنی بر اصل (۲۹) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برخوردار شوند.
همچنین متقتضی است در این مسیر، تجارب کشورهای موفق در گسترش ضریب پوشش ارائه خدمات بیمه اجتماعی برای بانوان مانند مکزیک، دانمارک، ایسلند، کنیا و هلند، تلاش جهت ارتقاء اعتماد از طریق کارگزاران خرد، استفاده از ظرفیتهای فناوری اطلاعات، سادهسازی فرایندهای عضویت در طرح و افزایش انعطافپذیری طرحهای حمایت اجتماعی مدنظر قرار گیرد.
نگاهی به وضعیت بانوان فعال در بخش غیررسمی اقتصاد
بازماندگان بالقوه نظام تأمیناجتماعی فراگیر
شهریار محمودزاده مشاور صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر
در کنار سهم بالای بانوان در بخش غیررسمی اقتصاد، شرایط نامناسب شغلی، عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر به پایین بودن پوشش حمایتهای اجتماعی برای آنها شده است.
کد خبر: 10937
نظر شما